دلت که گرفت ، دیگر منتِ زمین را نکش
راهِ آسمان باز است ، پر بکش ....
او همیشه آغوشش باز است ، نگفته تو را میخواند
اگر هیچکس نیست ، خدا که هست ...
خدا مرحم تمام دردهاست
هرچه عمق خراشهای وجودت بیشتر باشد
خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای میگیرد ...
خدا آن حس زیبایی ست که در تاریکی صحرا
زمانی که هراس مرگ می دزدد سکوتت را
یکی همچون نسیم دشت میگوید
کنارت هستم ای تنها و دل آرام میگیرد .....
خدای من ......
نه آن قدر پاکم که کمکم کنی و نه آن قدر بدم که رهایم کنی
میان این دو گمم !
هم خود را و هم تو را آزار میدهم ....
هر چه قدر تلاش کردم نتوانستم آنی باشم که تو خواستی ...
و هرگز دوست ندارم آنی باشم که تو رهایم کنی ....
آنقدر بی تو تنها هستم که بی تو یعنی "هیچ" یعنی "پوچ"
خدایا هیچ وقت رهـــایم نکن .....
-----------------------------------------------------------------------------------
آتشی نم سوزاند "ابراهیم" را و دریای غرق نمی کند "موس" را ....
مادری ، کودک دلبندش را به دست موجها خروشان "نیل" می سپارد
تا برسد به خانه ی فرعونِ تشنه به خونَش ....
دیگری را برادرانش به چاه م اندازند ، سر از خانه ی عزیز مصر در می آورد ...
مکر زلیخا زندانیش می کند ، اما عاقبت بر تخت ملک می نشیند ....
از این "قِصَص" قرآن هنوز هم نیاموختی ؟!
که اگر همه ی عالم قصد ضرر رساندن به تو را داشته باشند
و خدا نخواهد ، نمی توانند
او که یگانه تکیه گاه من و توست
پس .........
به "تدبیرش" اعتماد کن ، به "حکمتش" دل بسپار ، به او "توکل" کن و به سمت او "قدمی بردار"
تا ده قدم آمدنش به سو خود را به تماشا بنشینی .....
ای انسان ، قدر خود را بدان ، به حدی گرانی ، که فقط خدا توان خریدت را دارد
پس خود را به قیمت حسرتی تلخ ، به تاراج مده ...
-----------------------------------------------------------------------------------
"عشق و محبت" ردپای خدا در زندگیست
امیدوارم زندگیتان پر از ردپای خدا باشد .......