|
تلخ ...
(Soltane-Dard )
آلبوم:
محرم
کد برای مطالب، وب سایت و وبلاگ:
بازدید کل:
105 بازدید امروز: 75
توضیحات:
مشک را پر آب کرد ...
از خوشحالی حتی حواسش نبود که... دستانش را بریده اند ! بعد از ریخته شدن آب هم ... آنقدر ناراحت بود که ... فرصت نکرد سراغی بگیرد از بازوانش ! وقتی که برادرش حسین (ع) آمد بالای سرش ... تا میخواست مانند همیشه دست به سینه سلام دهد ... تازه فهمید که دستانش نیستند !
درج شده در تاریخ ۹۲/۱۱/۲۹ ساعت 00:14
برچسب ها:
1
لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید. |
کاربران آنلاین (0)
|