|
تلخ ...
(Soltane-Dard )
آلبوم:
دپرس !
کد برای مطالب، وب سایت و وبلاگ:
بازدید کل:
301 بازدید امروز: 299
توضیحات:
شبی در کنج میخانه ...
گرفتم تیغ در دستم ! بگفتم : خالقا ... یارب ... تو فکر کردی که من مستم؟ کجائی تو ؟ چه هستی تو ؟ چه میخواهی تو از جانم ؟ تو از مستی چه میدانی ؟ تو از عمرم چه میخاهی ؟ تو فرعون را خدا کردی ! تو شیرین را زفرهادش جدا کردی ! سپردی تیغ بر ظالم به مظلومان جفا کردی ! به آن شیطان خونخوار تو ظلمت را عطا کردی ! مرا از عشق دیرینم سوا کردی ! سپس گویی : نشو کافر ؟ تو فکر کردی که من مستم ؟ خدایا گر عزیزت را کسی دیگر به مستی در بغل گیرد تو آیا همچنان از صبر ایوبت در آن قرآن جاویدت سخن آری ؟ تو بی پرده کفر خواهی گفت نخواهی گفت ؟ خداوندا غرورم را هوس داران شکستند و جوانی ام گرفتند و هنوزم پای میکوبند و می رقصند ! عجب دنیای بی رحمی عطا کردی خدا بی پرده میگویم : خطا کردی ... خطایت را نمیبخشم ! تو دستم را رها کردی ...
درج شده در تاریخ ۹۳/۰۵/۱۷ ساعت 15:10
برچسب ها:
1
لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید. |
کاربران آنلاین (0)
|