" خواب "
هرشب خواب می بینم سقوط می کنم از یک آسمانخراش و تو از لبه آن خم می شوی و
دستم را می گیری سقوط می کنم هرشب از بام شب و اگر تو نباشی که دستم را بگیری بدون شک صبحگاه جنازه ام را در اعماق دره ها پیدا می کنند...
""""""""""""""
" اتفاقی نیفتاده است"
بارانی مورب در نیمروزی آفتابی هیچ اتفاقی نیافتاده است تنها تو رفته ای اما من قسم می خورم که این باران بارانی معمولی نیست حتما جایی دور دریایی را به باد داده اند
"""""""""""""
" شک "
نیامدنش را باور نمی کنم غیرممکن است او نیامده باشد حتما، حالا زیر باران مانده است و ناامید و خسته در خیابان ها قدم می زند من به باز بودن درها مشکوکم.
"""""""""""""
" سگ سیاه "
اای سگ سیاه تو فقط نگهبان خاطره هایی ! اینجا دیگر دهکده ای در کار نیست که بیگانه ای به آن نزدیک شود بیهوده پارس نکن من از سر اتفاق از اینجا می گذرم !
"""""""""""""
دیگر نمی توانم کلاغ را به عقاب تشبیه کنم میوه بِه را به چراغی افسانه ای چمدانت را بسته ای و شاعری دیگر کار من نیست پشت سرت مثل آپارتمانی فرسوده در خود فرو می ریزم و کوچه را زشت می کنم.
""""""""""""
فقط تاریکی می داند ماه چقدر روشن است فقط خاک می داند دست های آب،چقدر مهربان. معنی دقیق نان را فقط آدم گرسنه می داند فقط من می دانم تو چقدر زیبایی!
"""""" """""""""
دیگر با صدای بلند نمی خندم با صدای بلند حرف نمی زنم دیگر گوش نمی دهم به صدای باد دریا پرنده پاواروتی پاورچین پاورچین می آیم و می روم بی سروصدا زندگی می کنم تو در من به خواب رفته ای
""""""""""""
لطفا جاوا اسکریپت را فعال نمایید