فراموش کردم
رتبه کلی: 993


درباره من
دلــــــــم برای خودم ، دلــــــم برای آرزوهایم

دلــــــم برای صمیمیت سیال کودکی ام تنگ شده است

نمی دانم کدام روز ، در پشت کدام حصــــار بلند کودکی ام را جا گذاشتم

کسی آنسوی حصــــار نیست کودکی ام را دوباره به طرفم پرتاب کند؟؟؟؟؟
نیستم چون دگران.. (TORSHshirin )    

وداع

درج شده در تاریخ ۹۷/۰۷/۰۲ ساعت 12:52 بازدید کل: 154 بازدید امروز: 154
 

آرزویی است مرا در دل
که روان سوزد و جان کاهد

هردم ان مرد هوسران را

با غم و اشک و فغان خواهد

به خدا در دل و جانم نیست

هیچ جز حسرت دیدارش

سوختم از غم و کی باشد

غم من مایه ی آزارش

شب در اعماق سیاهی ها

مه چو در هاله ی راز آید

نگران دیده به ره دارم

شاید آن گمشده باز اید

سایه ای تا که به در افتد

من هراسان بدوم بر در

چون شتابان گذرد سایه

خیره گردم به در دیگر

همه شب در دل این بستر

جانم ان گمشده را جوید

زین همه کوشش بی حاصل

عقل سر گشته به من گوید

زن بد بخت دل افسرده

ببر از یاد دمی او را

این خطا بود که ره دادی

به دل آن عاشق بد خو را

آن کسی را که تو می جویی

کی خیال تو به سر دارد

بس کن این ناله و زاری را

بس کن او یار دگر دارد

لیکن این قصه که می گوید

کی بنرمی رودم در گوش

نشود هیچ ز افسونش

آتش حسرت من خاموش

می روم تا که عیان سازم

راز این خواهش سوزان را

نتوانم که برم از یاد

هرگز آن مرد هوسران را

شمع ای شمع چه می خندی؟

به شب تیره ی خاموشم

به خدا مردم از این حسرت

که چرا نیست در آغوشم

فروغ فرخزاد

 

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۷/۰۷/۰۲ - ۱۲:۵۲
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)