فراموش کردم
رتبه کلی: 493


درباره من
چشاتو ببند!
چون...
دلخــــور که میشَـوم , بغـض میــکنم

می آیم پشـت صفحـه ی مانیتــورم

کامنـت مینویسـم ُ صورتک میگــذارم

صورتکی که میخنـدد

و پشتـش قایم میشــوم

که فکـــر کنی میخنــدم

و بخنـــدی...

اشکهایم میـــــــآیند و من

مدام با صورتک مجازی ام میخندم .
Ali Dini (Unique-Boy )    

نازلی! سخن بگو!

درج شده در تاریخ ۹۴/۰۲/۳۰ ساعت 17:52 بازدید کل: 312 بازدید امروز: 310
 

 

 

 

 «ـ نازلی! بهار خنده زد و ارغوان شکفت.

در خانه، زیر پنجره گل داد یاس پیر.

دست از گمان بدار!

با مرگ نحس پنجه میفکن!

بودن به از نبود شدن، خاصه در بهار . . .»

 

نازلی سخن نگفت؛

سرافراز

دندان خشم بر جگر خسته بست و رفت . . .

 

 

«ـ نازلی! سخن بگو!

مرغ سکوت، جوجة مرگی فجیع را

در آشیان به بیضه نشسته ست!»

 

نازلی سخن نگفت؛

چو خورشید

از تیرگی برآمد و در خون نشست و رفت . . .

 

نازلی سخن نگفت

نازلی ستاره بود

یک دم درین ظلام درخشید و جست و رفت . . .

 

نازلی سخن نگفت

نازلی بنفشه بود

گل داد و

مژده داد: «زمستان شکست!»

و

رفت . . .

Watch Video

 

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۴/۰۲/۳۰ - ۱۷:۵۲
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
2
1 2


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)