امروز حال دل شعرم خوب است
و دلم نوشتن از تو را تمنا می کند
امروز زاد روز میلاد توست
فلک را به یمن آمدنت به سطر می کشم
خورشید، نور می آویزد،
بر آبی ترین آبی آسمان احساس.
گلهای مریم، رنگ می پاشند
بر سپیدترین فصل تابستان.
آفتاب می چرخد و می رقصد
مهتاب می گردد و پای می کوبد
سکوت زمین می شکند و
قلم رج به رج نقش می زند
تو که در دفتر زندگی من، خوب ترینی
در قافیه های غزل عاشقی ام، بهترینی
دلواپسی نگاهت، سایبان آرامش من
در مهربانی همچو گوهر ، ناب ترینی.
در انتهای کوچه دلدادگی، ایستادم
دیوارهای کوچه را با تابلوی
"دوستت دارم" آراستم
کیک تولد بودنت را شمع جان چیدم
تو آمدی و چشمهایم درخشید
از خدا بهترین ها را برایت آرزو کردم
مریم.یعقوبی 1399/4/28