فراموش کردم
رتبه کلی: 7169


درباره من
مَـن یــِه دُختـَرَم...
نـَه دوسـت دارَم مـوهامـو رَنگ کـُنـَم ...
نـَه تـا 12 شَب بیـرون بـاشـَم ...
نـَه لـَب بـِه هـیچ خـوراکـی حـَرامـی مـی زَنـَم ...
مـوهـام رَنـگـِش بــِه اَنـدازِه کـافـی خـاص هـَسـت ...
خـودَمـو تـو آرایـِش خـَفـِه نِمـی کـُنـَم ، واسـِه جـَلـب تـَوَجـُه ...
جـایـی کـِه جـِنـس مـُخـالـِف هـَسـت نـاز نـِمـی کـُنـَم ...
بـَلـَد نـیـسـتـَم دورو بـاشـَم چـون خـانـِوادَم بـا فـَرهـَنـگـَن...
دُنبـال پـول ومـاشـیـن مـُدِل بـالـایِ ایـن وَ اونـَم نیـستـَم ...
چـون خـانـِوادَم بـَرام کـَم نـَذاشـتـَن و عـُقـدِه ای نـیسـتـَم ...
مـُهـم نـیـسـت پـُشـتِ سـَرَم چـی مـیـگـَن ، چـون کـَسـایـی کـِه بـَرام مـُهِـمَـن
مـیشـنـاسـَنـَم ...
تـیـپـَم سـادَسـت ...
بـِهـِم مـیـگـَن مـَغـرورَم چـون اَهـلِ کـارایِ خـِجـالـَت آوَر نـیستـَم ...
هـَر کـَسـی رو غـَرقِ مـُحـَبـَت نـِمیـکـُنـَم ...
بـِه هـَر کـی اَز راه رِسـیـد نـِمـی گـَم دوسـتـَت دارَم ...!!
هـَمـیـنـَم کـِه هـَسـتـَم مـَن عـَوَض نـِمـیشـَم ...
بـَرایِ مـَن دُخـتَر بـودَن یـَعـنـی هـَمیـن وَگـَرنـَه جـِنـسِ آشـغـال وَ اَرزون تـو بـازار زیـاااد پـیـدا
مـیشـِه...!


اونی که سر شما داد زد
واسه با ما بودن خودشو دار زد ...


فِک کَردی اگه بِری میشینَم غُصه میخورم؟؟؟؟
هِه نَخِیـــر.. اِنقَد شَنگولَـــــم
که میترسم آغا گُرگه بیاد بخورَتم


ســـرتا پـــــات ادعاس
ولــــی صب تاشــــب فکرت پیــــــش ماس
نیستــــــی برام حتــــی درحد زاپــــاس
بامابــــــودن آرزوی خیــــــلیاس
مارو داشتن برات چیــــــزی تورویــــــاهاس
فانتزیته باشی برام مخاطب خــــــاص
ولی بدون ما ی مخاطب خاص داریم ک اون بالــــــاس
اسمش خــــــداس
پرچمش تو آسمــــــوناس




alone-----girl
...SaLoMe... (ZA-------RE )    

رفت ... بسلامتــــــــــــــــــ

درج شده در تاریخ ۹۴/۰۲/۲۵ ساعت 22:58 بازدید کل: 119 بازدید امروز: 119
 

بودنش چیزی برایم نداشت که رفتنش بخواهد آنها را از من بگیرد ، رفت بسلامت.

 

هر چیز زمـانی داره ؛ نفسم که باشی دیر بیایی رفتـم.. .

 

هـرکی دلتو شکست صداشو درنیـار ... یه روز دلش میشکنه صداش در میاد.

 

شب ها به خوابم نمی آیی نکند خیالت خیس چشم های دیگریست؟!!

 

با من بمان ، آنهایی که رفتنشان را طاقت آوردم برایم « تو » نبودند.

 

حقیقت دارد ... کافیست چمدانهایم را ببندم ... تا حاضر شوند همه ... برای از یاد بردنم ... آنکه بیشتر دوستم داشت زودتر !!!

 

بسلامتی لب هایی که مدتهـــاست واقعی نمیخندند.

 

آموختم خواستن ، توانستن نیست ، گاه خواستن داغیست که تا ابد بر دل می ماند...!

 

کافه چی قهوه ام را شیرین کن آنروزهـایی که تلخ می خوردم ، روزگارم شیرین بود.

 

موهایم را کوتاه می کنم تا خاطره ی انگشتانت را از یاد ببرند ، دیری نمی پاید خاطراتت دوباره می رویند ...

تنهام ... اما دلتنگ آغـوشی نیستم خسته ام ... ولی به تکیه گاه نمی اندیشم ... چشم هایم تر هستند وقرمـز ... ولی رازی ندارم ... چون مدتهاست کسی را دوست ندارم !!!

 

بیایید تا هستیم همدیگـر را در آغوش بکشیم ، سنگ قبر احساس ندارد.

 

راحت از مـَن گذشت ، اگر خدا هم راحـت از او بـگذرد ، قیـامت را من برپا می کنـم .

 

رویاهایم را امشب می گذارم پشت در ، بیچاره رفتگـر چه بار سنگینی دارد.

 

خدایا بس است ... با من بحث نکن ... من از تو تنهاترم !!!

 

 

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۴/۰۲/۲۶ - ۱۹:۱۵
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)