|
رضائی
(
![]()
آلبوم:
تصاویر پروفایل
![]()
کد برای مطالب، وب سایت و وبلاگ:
بازدید کل:
330 بازدید امروز: 317
توضیحات:
چه خوب یادم هست
عبارتی که به ییلاق ذهن وارد شد: وسیع باش،و تنها، و سر به زیر،و سخت. من از مصاحبت آفتاب می آیم، کجاست سایه؟ ولی هنوز قدم گیج انشعاب بهار است و بوی چیدن از دست باد می آید و حس لامسه پشت غبار حالت نارنج و به حال بیهوشی است. در این کشاکش رنگین، کسی چه می داند که سنگ عزلت من در کدام نقطه فصل است. هنوز جنگل ، ابعاد بی شمار خودش را نمی شناسد.
درج شده در تاریخ ۹۴/۱۰/۲۶ ساعت 23:23
برچسب ها:
1
لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید. |
کاربران آنلاین (0)
|