فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 4435


درباره من
چگونه دست دلم را بگیرم ودر کنار

دلتنگیهایم قدم بزنم

در این خیابان

که پر از چراغ و چشمک ماشینهاست

...نه آقایان:

مسیر من با شما یکی نیست

از سرعت خود نکاهید

من آداب دلبری را نمی دانم


,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,, ,,,,,
*azarbayjan (aaynaz )    

بخاطر

درج شده در تاریخ ۹۲/۰۹/۱۲ ساعت 18:54 بازدید کل: 121 بازدید امروز: 117
 

بخاطر اینکه باهاش حرف بزنم توی پادگان زیر بارون ساعتها میموندم.اینقدر میخاستمش که نمیفهمیدم داره ازم اب میچکه.
و خیلی سختیا که خدایی اگه بگم به خریتم میخندید....خدا جون یه سوال :خدایی حقم این بود ؟.

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۲/۰۹/۱۲ - ۱۸:۵۴
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (1)