خیانت...

ــــــــــ*ـــــــــــــــ*ـــــــــــــ*

درد دارد "امروز"حرفی برای گفتن نداشته باشی با کسی که

تا "دیروز"تمام حرفایت را فقط به او می گفتی...!!!

ـــــــــــــ*ــــــــــــــ*ـــــــــــــــ*

برای خیانت ، هزار راه هست ، اما هیچ کدام به اندازه تظاهر به دوست داشتن کثیف

 نیست !

ـــــــــــــ*ــــــــــــ*ـــــــــــــــ*

خائن بودن که راحته !
یه کار سخت تر مثلِ وفادار بودن و امتحان کن . . . !

ـــــــــــــــ

همه گفتن :

عشقت داره بهت خیانت می کنه !

گفتم : می دونم !

گفتن : این یعنی دوستت ندارها

گفتم : می دونم !

گفتن : احمق یه روز میذاره میره تنها میشی !

گفتم : می دونم !

گفتند : پس چرا ولش نمی کنی . . . ؟!

گفتم :این تنها چیزیه که نمی دونم . . .

ـــــــــــــــــــ

پابندی به تو خیانت به خودم بود لعنتی . . .

ـــــــــــــــــــــــ

گاهی احساس میکنی که اگه وقت بذاری و به یه سیب زمینی پخته عشق بورزی،
بیشتر جواب میده تا به بعضی آدما …

ــــــــــــــــــــــــ

اونقدر که مار تو آستینمون پرورش دادیم،
قارچ پرورش داده بودیم الان یکی از کارآفرینای نمونه ی کشور بودیم !

ـــــــــــــــــــــــ

  *کاش کوچیک بودیم وقتی کوچیک بودیم دلمون بزرگ بود ولی حالا که بزرگ شدیم بیشتر دلتنگیمکاش کوچیک میموندیم تا حرفامونو از نگاهمون بفهمن نه حالا که بزرگ شدیم و فریاد که میزنیم باز کسی حرفامونو نمیفهمه...

*نقاش نیستم اما...تمام نبودنت را...درد میکشم...

*لحظه ها را دیوانه وار ورق میزنم هر کجا که قلبم تپیدصفحه ای پاره میکنم و باز ورق میزنمبلکه این کتاب زودتر تمام شود...!

*لطفا یک لحظه سکوت به احترام تمام لحظه هایی که در انتظار پاسخ تو مردند...

*ما کسایی که به فکرمون هستن رو گریه میندازیموماگریه میکنیم برای کسایی که به فکرمون نیستنو ما به فکر کسایی هستیم که هیچوقت برامون گریه نمیکنناین حقیقت زندگیه...عجیبه ولی حقیقت داره...

*بی "تو" ... حتی باران هم... بوی تشنگی میدهد...

*فقط دوری نیست که آدم رو میسوزونه... بودن و مال تو نبودن دردش بیشتره...

*ای رفیق کفشهای کهنه را دور نینداز که شاید روزی به کوچه های قدیمی باز گردی!

*از خوبان بیشتر میترسم...!روزی تو...خوب من بودی...

*وقتی ینفر میگه هیچکس منو دوست ندارهمنظورش از هیچ کس ینفر بیشتر نیس...اونم کسیه که واسه اون همه کسه...

*حق با کشیش ها بود گالیله!زمین آنقدر ها هم گرد نیست...هرکسی میرود دیگر باز نمیگردد...

*رفته ای؟؟؟؟بعضی ها بهش میگن قسمت اما من جدیدا میگم بدرک...

*دوری و دوستی کدام است؟!! افسانه ها را رهاکن!!اگر نباشی دیگری جایت را میگیردبه همین سادگی...!

*میترسم

در همین دل دل زدنها وقتی بیایی که دیگر نخواهمت...!

*بمن میگفتی خیالت تخت من وفا دارم و من چه ساده لوحانه خیالم را تختی کردم برای عشق بازی تو بادیگران...

*چه قدر سخته بین هق هق گریه هات نفس کم بیاریو اون به یکی دیگه بگه نفسم...(آخ که چقدر سخته...)

*نفسم میگیرد زیر آسمانی شهری که نفس هایت زیر آن نباشد

*چه دوستی پاکی دارند کفش ها...اگر یکی گم شد دیگری را آواره خودش میکند...

*دستانت را برابرم میگیریو میگویی گل یا پوچ؟در دلم میگویم فقط دستانت...

*فکر میکردم در قلب تو محکومم به حبث ابد!!!

به یکباره جا خوردم...

وقتی زندان بان برسرم فریاد زد...

هی...تو...

آزادی!

و صدای گامهای غریبه ای که به سلول من می آمد...