فراموش کردم
اعضای انجمن(28)
جستجوی انجمن
مدیر انجمن: ali tabrizi
علی میرزاوند (adil )    

*سایه*

درج شده در تاریخ ۹۳/۱۲/۱۵ ساعت 22:42 بازدید کل: 157 بازدید امروز: 157
 

تو یه سایه بودی  هم قد خواب ه نیم روز من تو یه سایه بودی تو ظهر داغ تن سوز من تو حرم داغ بی رحم افتاب تو سایه بودی یه سایه ی ناب من مسافر لب تشنه ی داغ حریص فتح یه جرعه ی اب پای پر طاول من تو حرم راه پای پر طاولمو نمی کشید می رم از بودنو گیچ و تب زده جلو پامو دیگه چشمام نمی دید تا تو جلوه کردی ای سایه ی خوب

مهربون با یه بغل سبزه و اب باورم نمی شد این معجزه بود به گمانم تو سرابی یه سراب من گنگو خسته لب تشنه و داغ تو سایه ی سبز میراث یک باغ تو مرحم این زخم عمیقی لبریز ایثار پاکو شفیقی رخت خستگی مو از تنم بگیر 

با تنت برهنگی مو بپو شون منو تا مهمونی عشق ببر کتاب در بدر ی مو بسوزون بزار این سایه همیشگی باشه سایه ای که جای خوب بودنه سایه باشو سایه بون تا بدونم سایه ای رو سر بودن منه ****

این مطلب توسط ali tabrizi بررسی شده است. تاریخ تایید: ۹۳/۱۲/۱۶ - ۱۵:۰۴
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:



لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (1)