همه تلاشم این بود که مردم بفهمند، اما خندیدند ... چارلی چاپلین
سِر چارلز اسپنسر چاپلین (زاده ۱۶ آوریل ۱۸۸۹ - درگذشته ۲۵ دسامبر ۱۹۷۷) یکی از مشهورترین بازیگران و کارگردانان و همچنین آهنگساز برجسته هالیوود و برنده جایزه اسکار است. بیشتر فیلمهای او کمدی و صامت هستند.
چاپلین در زمینه سینما بیش از ۶۵ سال فعالیت کرد که شروع فعالیتهای وی از سالن ویکتوریا انگلستان به عنوان پسربچهای آغاز شد و تا سن ۸۸ سالگی ادامه یافت. وی در سال ۱۹۱۹ همراه با تعدادی از دوستان سینمایی خود اتحادیه سینماگران را تاسیس کرد.
چاپلین یکی از محبوب ترین و بزرگترین هنرمندان قرن بیستم میلادی و تاریخ سینما است.
Mute
Current Time 0:00
/
Duration Time 0:00
Loaded: 0%
Progress: 0%
Stream TypeLIVE
Remaining Time -0:00
Playback Rate
1
Chapters
Chapters
subtitles off, selected
Subtitles
captions off, selected
Captions
This is a modal window.
چارلی چاپلین از هر نگاه و با هر تعبیر بزرگترین هنرمند تاریخ سینماست. از دوران سینمای صامت (خاموش)، که این کودک هنوز دهان به صحبت باز نکرده بود تا امروز نسلهای پیاپی با شور و شوق به تماشای فیلمهای او نشستهاند.
برنارد شاو، نمایشنامهنویس شهیر ایرلندی چارلی چاپین را "تنها نابغه عالم سینما" خوانده بود. از چاپلین به عنوان بزرگترین کمدین تمام دورانها نام برده میشود که با هر فیلم او سالن سینما از فریاد خنده و هیجان سرشار میشود. اما او تنها این نیست.
چاپلین استاد زبردست عاطفه است که قلب را به لرزه در میآورد و احساسات تماشاگر را از حسرت و اندوه به شادی و شعف هدایت میکند.
در کاملترین "کمدی"های او مانند "پسربچه"، "روشناییهای شهر"، "جویندگان طلا"، "دیکتاتور بزرگ" و "لایم لایت" تماشاگر در لحظاتی بیاختیار اشک میریزد.
چارلی چاپلین زمانی به سینما روی آورد که خلق خنده و شادی پایه اول هر فیلمی بود و کمدی ژانر اصلی سینما به شمار میرفت.
در دهههای ۱۹۱۰ و ۱۹۲۰ میلادی بیشتر فیلمها خندهدار بودند یا تلاش میکردند خندهدار باشند. از میان دهها و صدها کمدینی که در دو دهه اول قرن بیستم به سینما آمدند، از عده بیشماری تنها نامی در کتابهای تاریخ سینما باقی مانده است، و تنها عده انگشتشماری تا روزگار ما پیش آمدهاند: باستر کیتون، هری لنگدن، هارولد لوید، لورل و هاردی و چند نفر دیگر.
اما هر سینمادوست منصفی به سادگی اعتراف میکند: چارلی چیز دیگری است! فیلمهای چاپلین دستکم ۴ مزیت برجسته دارند که هنر او را به اوج میرساند:
نخست آنکه شوخیهای چاپلین بکر و تازه است. او با خلق شخصیت مرد بینوا و آسمانجلی به نام چارلی محبوبترین تیپ کمدی سینما را در طول سه دهه آفرید که در این دنیا هر آدمی با هر سن و سال و رنگ و پوست و نژاد و ملیت و موقعیت اجتماعی او را دوست دارد.
با این که خود "تیپ" یکسان است، اما کارها و حرکات او فیلم به فیلم متنوعتر و کاملتر و زیباتر میشود، تا وقتی که چاپلین به اقتضای بالا رفتن سن، او را کنار میگذارد.
دوم آنکه سینمای چاپلین پرمایه است. چاپلین در نزدیک نیم قرن فعالیت فیلمسازی هرگز کمدی برای کمدی یا خنده برای خنده تولید نکرد.
در پس تمام کارهای او منش انسانی و پیام اجتماعی نهفته است. درونمایهی تمام کارهای او با فضیلتهای اخلاقی عجین شده است: مهربانی، همبستگی با محرومان، یاری به ضعیفان، امید به پیروزی خیر بر شر. نکته مهم و ظریف این است که او هرگز شعار نمیدهد، بلکه پیام را به شکلی ظریف و نامحسوس در زیربافت اثر پنهان میکند.
نکتهی سوم این است که سینمای چاپلین به هنر درام آمیخته است. در کمدیهای "کلاسیک" حرکتها و شوخیهای خندهدار اصل است، زمینهیا منطق دراماتیک داستان اهمیت زیادی ندارد. فیلم معمولا پیوندی ناهماهنگ از یک رشته شوخیهای پراکنده است.
در کار چاپلین شوخی به تنهایی اهمیت خاصی ندارد، پیوند آنها در ترکیبی منسجم و هماهنگ در یک بافت دقیق دراماتیک است که به آنها معنی میدهد. در کار او مانند کار بهترین هنرمندان، شخصیتپردازی و فضاسازی در بالاترین سطح هنری دیده میشود. از این نظر شاید تنها باستر کیتون میتواند رقیبی برای او به شمار آید.
و آخر این که چاپلین یک سینماگر بزرگ است. چاپلین رسانه سینما را به درستی میشناخت و در راه تکامل زبان فیلم گامهای بلندی برداشت. مهمترین آثار او مانند "عصر جدید"، "روشناییهای شهر"، سیرک، "جویندگان طلا"، "دیکتاتور بزرگ" و "لایم لایت" آکنده از ظرافتهای سینمایی هستند.
چاپلین در زندگینامهاش چنین مینویسد:
من هیچ ایدهای درباره چهرهپردازی و لباسم نداشتم. لباسی که در فیلم اول داشتم را دوست نداشتم. در راه لباسخانه به این نتیجه رسیدم که شلوار بگی گشاد بپوشم و کفشهای بزرگ و کلاهی خاص. میخواستم همه چیز با هم در تضاد باشد. کتی تنگ و کلاهی کوچک و کفشی بزرگ. نمیدانستم باید پیر به نظر بیایم یا جوان؟ اما وقتی یاد حرف کارگردان افتادم که میخواست کمی بزرگتر از آنچه هستم به نظر بیایم، پس یک سبیل اضافه کردم. نمیدانستم چه شخصیتی باید داشته باشم، اما زمانی که لباسها را پوشیدم، خودِ لباسها احساسی به من داد که شخصیت را دیدم. آغاز به شناختنش کردم و زمانی که به روی صحنه میرفتم، کاملاً متولد شده بود.
روز شانزدهم آوریل ۲۰۱۴ مصادف بود با یکصدوبیستوپنجمین سالگرد تولد چاپلین، هنرمندی که کمتر فیلمدوستی با نام و چهرهی او ناآشناست.
منبع
بخش فارسی سایت دویچه وله
yon.ir/xM54
yon.ir/wGXv
این مطلب توسط محمد.حسینی بررسی شده است. تاریخ تایید: ۹۳/۰۲/۰۶ - ۲۱:۳۶
لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید.
ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.