درباره من

از صفحه بهرام مشیری



در سال 2003 شهبانو فرح پهلوی کتاب " کهن دیارا " را منتشر کردند

آنزمان ۲۴ سال از انقلاب میگذشت و مطمئنأ ایشان شبها و روزهای بسیاری را صرف تفکر در مورد دلایل سقوط سلطنت کرده بودند یقینأ بارها از خود پرسیده بودند که چه باید و چه نباید میکردیم تا ایران در مسیر انقلاب اسلامی نمی افتاد؟

یکی از زنگ خطرهایی که بیش از یکسال قبل از انقلاب ، و حتی قبل از مشهور شدن امام خمینی بصدا درآمده بود ، نامه سه امضائی بود که توسط دکتر بختیار ، دکتر سنجابی وآقای داریوش فروهر امضا شده بود شهبانو فرح نیز در صفحه کتاب "کهن دیارا" به آن اشاره کرده انددر آنجا ، ملکه فرح مراتب تعجّب شدید خود را از نوشتن این نامه ابراز داشته و پرسیده اند که چگونه اشخاصی مثل دکتر بختیار یا دکتر سنجابی یا آقای داریوش فروهر، بخود جرأت داده اند که شاهنشاه را بدینگونه مورد خطاب قرار دهند؟ و خواستار آزادی زندانیان سیاسی و آزادی مطبوعات در ایران شوند؟ در مملکتی که همه میدانستند این گونه نامه نوشتن خطاب به پادشاه بیسابقه بود ، آنها به چه جرأتی از شاهنشاه درخواست کردند که به رژیم تک حزبی حزب رستاخیز خاتمه دهد؟

در حالیکه درخواست های آن سه نفر بسیار معقول و سنجیده بنظر میرسند ، شهبانو نویسندگان آن نامه را متهم به کمک گیری از امریکا میکنند و با پیش کشیدن پیشرفتهای بزرگی که نتیجه خدمات همسرشان به مملکت بود ، اصل موضوع نامه را نادیده میگیرند موضوعی که خواسته همیشگی ملّت ایران بود و در آن نامه نیز درخواست شده بود، و آن چیزی نبود جز: سلطنت کردن پادشاه بر طبق موازین قانون اساسی

خواننده کتاب به این فکر فرو میرود که اگر در آنروزهای اقتدار آریامهری قبل از انقلاب، شاه و خانواده پهلوی متوجه هشدار و منظور این نامه نشدند و آنرا جسارتی بزرگ پنداشتند ، امروز پس از گذشت اینهمه سالهای غربت نشینی و تجربه زندگی کردن در جهان غرب چطور؟ آیا نمیتوان آرزو کرد که شهبانو ، پس از سالیان دراز زندگی در امریکا و اروپا و آشنایی کامل با مبانی آزادی سخن ، و احترام به حقوق شهروندان ، مانند مادری دلسوز، راهکار دمکراسی را به خانواده خود ، و سپس به خانواده بزرگ ایران تعلیم دهند؟

باورکردنی نیست ولی در ارتباط با آن نامه ، شهبانو هیچ اشاره ای به نقائص موجود در رژیم گذشته ، و نبود ارتباط میان شاه و مردم ، و قصور دربار شاهنشاهی در توجه به توصیه های آن سه نفر رجال سیاسی (در مورد تشکیل یک دولت جدید با شرکت نمایندگان انتخابی اکثریت مردم )، نمیکنند
شهبانو برداشت خود از نامه سه امضا را ، بعد از ۲۴ سال زندگی در مهد آزادی ، اینگونه بیان میکنند:
" من یقین دارم که اگر این افراد از پشتیبانی کارتر برخوردار نبودند ، هرگز اینچنین عمل نمیکردند"


نگاهی به تاریخ:
********

در سال 1803 ، یعنی یکسال قبل از تاجگذاری، ناپلئون بناپارت مشاور دیپلماتیک خود آقای "تالیران" را برای متقاعد کردن لوئی هجدهم به خلع لباس از پادشاهی فرانسه، به دیدار وی در تبعید فرستاد تالیران پس از بازگشت به ناپلئون گزارش داد که لوئی، کماکان خود را پادشاه میداند و در طول این سالهای پر ماجرا، هیچ تغییری در افکار این خانواده ایجاد نشده و آنها هنوز خود را صاحب تام الاختیار کشور فرانسه میدانند ناپلئون در سال 1804 تاجگذاری کرد و خود را امپراطور فرانسه نامید لوئی هجدهم در نامه ای از سوئد، مخالفت خود را اعلام کرد، عمل ناپلئون را غیر قانونی خواند ، و نامه را هم به مهر پادشاهی فرانسه مزیّن نمود

بعضی افکار بشر ، تغییر ناپذیر هستند.


 
 

درج شده در تاریخ ۹۳/۱۰/۰۶ ساعت 21:40

کاربران آنلاین (0)