نوشته: رضا عباسی اقدم
قسمت اول: از پاریس تا بروکسل در 24 ساعت !
(به نقل از قافلان) هالیوود سرشار از تکنولوژی و تخصص و امکانات و جذابیت است. بازی ها و فیلمبرداری و داستان و کارگردانی و حتی کوچکترین و ساده ترین نقش ها هم در بهترین سطح ارائه می شود؛ هالیوود بی اغراق جذاب است. از قِبَل همین جذابیت می تواند هر پیام و اندیشه و تلقی و راهبرد و جریانی را به بیننده انتقال داده و القا کند.
((در این ستون قصد داریم نگاهی بیندازیم به دنیای هنر هفتم بخصوص هالیوود؛ نگاه و ادعایمان یک نگاه حرفه ای و تخصصی نیست، نگاه یک تماشاگر علاقمند ساده است.))
آنهایی که سریال 24 را دیده اند، علاوه بر جذابیت های برجسته آن، بی تردید نکات ارزشمندی نیز دریافته اند. 24 جوایز متعددی برای بخش های مختلف خود از امی Emmy و گلدن گلوب Golden Glob و انجمن منتقدان آمریکا و مردم دریافت کرده است. سریال 24 در 9 فصل 24 قسمتی است و هر فصل آن در 24 ساعت یک شبانه روز می گذرد. این سریال از نوامبر سال 2001 تا ماه مه 2010 از شبکه فاکس نیوز پخش شد و جزو سریال های جریان ساز بود ودر تمام دنیا طرفداران ویژه ای دارد حتی در انگلیس رکورد بیننده را شکست. 24 بهترین سریال سال 2006 امی و بهترین سریال سال 2003 گلدن گلوب شد. کسب نمره 8.7 در IMDb و انتخاب بعنوان برنامه برتر سال 2005 تنها گوشه ای از افتخارات این سریال است. مرداد 89 دوبله فارسی آن در ایران هم پخش شد(البته چند فصل اول!)
کلیت سریال از بازیگران و داستان و جلوه های ویژه گرفته تا اکشن و تعلیق و جذابیت در سطح بالایی است بطوری که با دیدن فصل اول سریال لحظه ای نمی توانید دیدن فصل های دیگر را به تأخیر بیندازید. هیجان سریال عالی است و بازیگران در هر قسمت کاریزمای خاصی دارند. داستان با محوریت واحد ضد ترور (CTU=Counter Terrorism Unit)که یک سازمان درکنار CIA است سپری می شود و نقش اصلی سریال 24، جک باور با بازی کیفر ساترلند، نامزد همیشگی بهترین بازیگر بوده و جایزه امی را نیز دریافت کرده است.
سریال 24 پر است از خیال بافی ها و قهرمان پردازی های رایج آمریکایی. در سریال 24 همه درصدد ضربه زدن به آمریکا هستند، عرب و ترک و روس و مکزیکی و آفریقایی و صربستانی و چینی و پاکستانی و هندی و البته ایرانی! و همینطور چندین مورد از خود آمریکایی ها. نبردی سرشار از حادثه و هیجان و اکشن و سورپرایز و تعلیق و فداکاری و عاطفه و احساس و سیاست و درایت و غیره. 24 همه جور موضوع دارد؛ ترور رئیس جمهور آمریکا، حمله اتمی به لس آنجلس، حمله ویروسی به آمریکا، تصاحب پهپاد آمریکایی و حمله با آن به نیویورک، بمب در مترو، قرارداد صلح با روسیه، قرارداد صلح با ایران، حمله به کاخ سفید و . . .
کسانی که سریال 24 را دیده اند، از شنیدن خبر حملات تروریستی پاریس و بروکسل و غیره شوکه نمی شوند! حتی انتظار حملاتی نظیر 11 سپتامبر برایشان عادی و تکراری است! بینندگان 24 می توانند حدس بزنند که حملات دیگری هم در راه است. درست است که در ظاهر آمریکا و همراهان آمریکا در این جریانات هدف اصلی هستند و متضرر می شوند اما بینندگان سریال 24 می توانند حدس بزنند که پشت پرده تمام این جریانات چیز دیگری است. بررسی کلی سریال، تخصصی مطلوب و فرصتی بسیار می طلبد لذا در این مجال، نگاهی تیتروار می اندازیم به داستان این سریال و گذری ذهنی هم می اندازیم به اتفاقات اخیر تروریستی نظیر پاریس و بروکسل و . . . :
1- فصل اول- تروریست های صربستانی نامزد سیاه پوست ریاست جمهوری را می خواهند ترور کنند. جالب اینکه در این سریال همین شخص به ریاست جمهوری آمریکا می رسد. 7-8 سال بعد در عالم واقعیت، یک سیاه پوست (اوباما) رئیس جمهور آمریکا می شود!
2- فصل دوم- تروریست های عرب یک بمب اتمی را به آمریکا وارد می کنند. سه کشور خاورمیانه ای متهم این اقدام هستند و آمریکا در آستانه حمله نظامی به آنهاست.
3- فصل سوم – مکزیکی ها ویروس خطرناکی را وارد آمریکا کرده اند و قصد دارند شبکه سراسری آب لس آنجلس را آلوده کنند.
4- فصل چهارم – تروریست های ترک بمبی را منفجر می کنند و موشکی هم دارند که کلاهک هسته ای دارد. سفارت چین اطلاعاتی دقیق و مهم دارد ولی لو نمی دهد. جک باور همه تهدیدها را خنثی می کند اما بعلت ورود غیرقانونی و تیراندازی در سفارت چین جانش در خطر است. رئیس جمهور آمریکا و دوستان جک با صحنه سازی فوق العاده حرفه ای چنان نشان می دهند که جک مرده است و جنازه اش را هم دفن می کنند! اما جک در جایی دیگر مخفیانه زندگی می کند! [برخی عقیده دارند صدام و بن لادن و قذافی هنوز زنده اند و مانند همین داستان، زندگی راحت و مخفیانه ای را می گذرانند. همان باوری که در مورد هیتلر و ناپلئون هم وجود داشت. همان باوری که در فیلم بین ستاره ای خود هالیوود می گوید فرود و راهپیمایی فضانوردان آمریکایی در کره ماه در سال 1969 یک نمایش فریبنده بود و . . . ]
5- فصل پنجم – آمریکا در آستانه عقد قرارداد صلح با روسیه است. تروریست های مخالف اهل روسیه با همدستی رئیس جمهور آمریکا اقدامات خرابکاری شدیدی انجام می دهند. جک همه تروریست ها را دستگیر می کند و حتی خیانت های شخص رئیس جمهور آمریکا را در این قضیه کشف و افشا می کند.
6- فصل ششم – جک بمبی را در مترو خنثی می کند. بمب اتمی در لس آنجلس منفجر می شود و 12000 هزار آمریکایی در دم کشته می شوند. عاملان هر دو حمله که عرب و روس هستند توسط جک دستگیر شده و تراشه فوق سری نظامی متعلق به روسیه قبل از استفاده خطرناک از سوی تروریست ها، به دست آمریکا می افتد.
7- فصل هفتم – تروریست های آفریقایی به آمریکا حمله می کنند و متقابلاً آمریکا به کشور آنها (موسوم به سانگالا) حمله می کند. رهبر سانگالا با نیروی ویژه خود در یک غافلگیری به کاخ سفید حمله می کند.
8- فصل هشتم – رئیس جمهور یک کشور خاورمیانه ( با نام جمهوری اسلامی کامستان!!) به آمریکا آمده تا پس از سالها دشمنی و قطع رابطه با آمریکا، از دستاوردهای هسته ای کوتاه بیاید و پای میز مذاکره و صلح بنشیند!! عوامل داخلی جمهوری اسلامی مخالف مذاکرات صلح هستند پس با اقدامات تروریستی قصد خرابکاری و مقابله با صلح و نیز ترور او را دارند. آنها در ادامه یک بمب هسته ای وارد خاک آمریکا کرده و نیویورک را تهدید به انفجار می کنند. آمریکا کوتاه نمی آید و آماده مقابله با انفجار می شود. جک یک تنه به قلب تروریست ها می زند و آمریکا را نجات می دهد. دولت روسیه مخالف این مذاکرات است و در پس پرده با تروریست ها همکاری می کند! جک باور، وزیر امور خارجه روسیه را می کشد و لحظه کشتن شخص رئیس جمهور روسیه، دوستانش مانع او می شوند. موضوع مذاکرات در این فصل توان هسته ای و اتمی جمهوری اسلامی کامستان است!! نام رئیس جمهور در این سریال و مشاور ارشد او و نسبتش با ردیس جمهور و دیالوگ های فصل هشتم بسیار عجیب و معنادار است!!
9- فصل نهم – نکته ها و اشاره های بسیار دیگری نیز در این باب وجود دارد که علاقمندان را هدایت می کنیم به سایت های فراوان مربوط به این سریال بخصوص مصاحبه هاوارد گوردون، تهیه کننده 24 و میهن Homeland ، با هفته نامه پنجره(سایت فرهنگ نیوز 92.10.28) از جمله این نقل قول: "...برای تسری رعب و وحشت [در میان ایرانیان] سریال 24 را خودمان بصورت رایگان در اختیار فارسی وان قرار دادیم تا با دوبله فارسی بیشتر دیده شود. وحشت برای ملت شما بد نیست!"
ادامه دارد . . .