درد عشق است وخون جگری ؛کاش وبر من کند نظری ؛اسمان در نگاه حرم است ؛خود کفای دلم شد گذری...

صیاد وکاظمی؛ چمران واوینی؛ املاکی باقری؛ یادشون بخیر ؛ همت ردانی بور؛ کاوه جهان ارا؛ زین الدین باکری؛, یادشون بخیر؛ جون دادن عاشقونه همه تا ؛باشکوه بمونه برچم کشورمون؛ هستی شون و میدادن تا همیشه باشه مستدام سایه ی رهبرمون راه سرختون راه مستقیم ماست؛ راهی که به لطف حق امتداد کربلاست؛ تاکه داریم توون...

مگه یادمون میره خاطرات جبهه ها ؛ دریا دل باصفا عاشق بی انتها ؛ یک به یک تا خدا بر میکشیدن غرق شور و نوا ؛ محو نور خدا تا عرش کربلا بر میکشیدن ؛ یارخمینی بودن ؛ عاشقای حسینی بودن ؛ همه در شور و نوا ؛ ارزوی همشون بوده که بشن اخر راه فدای خون خد ؛ ا توی این دیار به زیر این اسمون میمونه صداشون تاهمیشه ...

بوی کربلا داره روضه های ما ؛ عشق سر جدا داره روضه های ما ؛ یا حسین ما داره روضه های ما دلبرشما داره روضه های ما ؛ حاجت روا داره روضه های ما ؛ ماتم اخا داره روضه های ما ؛ دست های گدا داره روضه های ما ؛ عشق به خدا داره روضه های ما ؛ خونی سما داره روضه های ما ؛ خون نینوا داره روضه های ما رضایت اقا دار...

بهجت عارفان رخمت الله علیه به خاطر گناهان وبه خاطر اعمال بد ما است که؛ بیش از هزار سال در بیابان ها دربه در و با خوف است سبب غیبت امام زمان روحی وروحنا لتراب مقدمه الفداه است. سبب غیبت امام عصر عج خود ما هستیم زیرا دستمان به او نمی رسد وگرنه اگر در میان ما بیاید وظاهر شود چه کسی او رامی کشد ایا جنیا...

دجال از نشانه های ظهور ؛ یکی از نشانه های ظهور که فراوان از ان سخن به میان امده خروج دجال است ؛اگر چه این رخداد در شمار نشانه های حتمی ظهور ذکر نشده است ,اما تعداد روایات ان در منابع روایی به ویژه در منابع اهل سنت به مراتب؛ از تعداد روایات درباره نشانه های حتمی بیشتر است . از روایات اسلامی استفاده ...

باران نبارید چشمه ها نحوشید ...سال ها امدند و رفتند و رفتند اما ابری نیامد و بارانی نبارید ...در جستجوی اب گوش ها تیز شده بود ...به ناگاه صدایی شنیده شد تا بارانی نشوید باران نمی بارد ...برخی گفتند از بی حو صلگی است برخی گفتند هذیان تشنگی است اما نباریدن باران وتشنگی نه هذیان گویی بود ونه بی حو صلگی...

من دارم میرم تو کوچه های تنهایی ؛ به خدا دلم گرفته ؛ یکی به من مهل بذاره ؛ عاشقم مثل نگاهت ؛ اخه دل بروازی ندارم ؛ دل من مثل کبوتر &nbs...

ان قدر عشق به خدا ج در نزدشان بزرگ بود که به خاطر یک گناه چشم چرانی سه روز گریه کرد اینا بودن ادم اینا بودن بنده ی خدا بابا رفیقا توجبهه طرف میگفت از سرما داشتم یخ می زدم یه شهیدی داشت نماز شب تو سرما میخوند اونم با ارامش ما کجا وشهدا کجا درحقیقت ما مرده ایم وشهدا در قهقه ی مستانشان زنده اند ....

شهیدی در میدان مین خون از بدنش جاری بود ودر حال شهید شدن بود رفقا گفتند نمیتونیم تو میدون مین کمکت کنیم چه کنیم گفت ناراحت نباشید دیشب حضرت زهرا به سراغم امد و گفت غصه نخور نزدیک است که بیایی نزد ما به خدا ای مادر شهدا دست ما ها هم بگیر......

روزی چهل نفر در نزد سلمان ره واباذر ره نشسته بودند از هر کدام که سوال میکردن این دونفر که ؛دیشب علی ع مهمان کدامتان بود او میگفت میهمان من؛ دوباره ان یکی دیگر می گفت نه میهمان من بوده و همین طور هر کس می گفت نه مهمان من بوده؛ نا گهان رسول خدا ص از ان جا رد میشد از او سوال کردند جواب داد که؛ عل...

شهدا عشق را در اثار خود معنا کردند ؛ شهدا شادی وصولشان را قطره قطره به دریا متصل کردند ؛ شهدا شمع وجودشان را ذره ذره اب کردند ؛ شهدا در ترک نفسشان ر...

عشق را برایت چگونه معنا کنم ؟ عشق همون ستاره های کوچه های تنهایی است عشق همون روایت عاشقانه ی مستانگی است عشق همون نگاه غریبانه ی عاشقان بیداری است عشق هم...