از دست تو دلگیرم آرامش نمیگیرم ... با یاد تو من هرشب من با خودم درگیرم خواستم پا بندت نشم ... اما افسوس که خیلی دیر جنبیدم تو خوب فهمیدی که دل باختم ... من از نگاهت اینو فهمیدم دلبری ازتو دلبستگی از من ... عاشقی از تو وابستگی از من عجیبه که یکی شبیه من ... به یک نگاه ساده دل داده با اون ه...

مرا به رد شعرم دنبال کن من رد پا ندارم رد درد را بگیر و به من برس...

مجنون را دیدند روی خاک مینوشت : لیلی ، لیلی ، لیلی...پرسیدند دیوانه چه میکنی؟گفت :چون میسر نیست من را کام او ،عشق بازی میکنم با نام او !!! ...

من دیوانه نیستم فقط کمی تنهایم چرا نگاه میکنی؟ تنها ندیده ای؟ به من نخند من هم روزگاری عزیز دل کسی بودم......

دل از من برد و روی از من نهان کرد خدا را با که این بازی توان کرد شب تنهاییم در قصد جان بود خیالش لطف‌های بی‌کران کرد چرا چون لاله خونین دل نباشم که با ما نرگس او سرگران کرد که را گویم که با این درد جان سوز طبیبم قصد جان ناتوان کرد ...

وقت است که بنشینی وگیسو بگشایی تاباتو بگویم غم شب های جدایی ...

تادیروز هر چه می نوشتمعاشقانه بوداز امروزهر چه بنویسمصادقانه استعاشقانهدوستت دارم...

به روی سینه ی گرمت بخوابانم و رامم کنبجز عشق خودت هر عشق دیگر را حرامم کنمرا بر سینه ات بفشار ای هرم تنت آتش!لبت را... آن شراب ناب انگوری به جامم کنتنم را فتح کن با بوسه ای سکرآور و آنوقتبلندی های لاهیجان و تهران را به نامم کن!به قله چون رسیدی.، آفتابی شو و از بالا،فراز آسمانی آبی و روشن سلامم کن!مر...

هر کجا کوچ کنمآشیانم سر این دیوار استمن به دیوار تو عادت دارممن به این سایه دیوار ارادت دارمتو به من سنگ زنی یا نزنی من هستم.تو مرا آب ندهتو مرا دانه ندهبه خدا هیچ نخواهم.تو فقط سنگ نزن.................میرنجم....

تابحال ، از عسل ِ چشم کسی مَست شدی ؟!!تا بحال ، عاشق ِ دیـوانـه ی سرمست شدی ؟من همان عاشق ِ دیوانه ی سرمست ِ توأم!!!!تـو بـه اندازه ی من پای کسی هـرز شدی ؟وقتی از خلسه ی آغوش ِ تـو بر می گردم!!!!تـو هم آشفته ی آن بوسه ی بی مرز شدی ؟من که از دوری تـو تـار ِ دلم می لـرزد!تو هم اندازه ی من،...

گاهی خیال میکنم ازمن بریده ای!بهترزمن برای دلت برگزیده ای؟ازخودسوال میکنم ایاچه کرده ام؟درفکرفرومی روم ازمن چه دیده ای؟فرصت نمیدهی که کمی دردل کنم...گویاازین نمونه مکررشنیده ای...ازمن عبورمیکنی ودم نمیزنی...تنهادلم خوش است که شایدندیده ای...یک روزمی رسدکه دراغوش گیرمت!!!هرگز بعید نیست,خداراچه دیده ا...

تمام حرف مجنون یک کلام است.... “نفس” بی یاد “لیلایم” حرام است...!!!...

ای ماه ترین دلخوشی روی زمینمبگذار که چشمان تو را سیر ببینمبگذار که بر روی لبت شعر بکارمبگذار که در سایه چشمت بنشینمییلاقی چشمان تو یاغی ترمان کردجیرانِ من ای دلبر قشلاق نشینماز روز ازل بسته گیسوی تو بودمتا بوده چنین بوده و تا هست چنینم...

دلگیرم از تمام خودم ، از زمان ، زمیناز تو همیشه مثل خودم با دلم عجیناین روزهای بی غزل این روزهای تلخمی خواستم کنار تو باشم فقط همین !...

خنده هایت لذت مهمانی یک حاکم استاز همان روزی که مویت را نشانم داده ایتار می بینم جهان را گرچه چشمم سالم استزیر دین سرمه دان ها چشم هایت را نبرسرمه ی چشمان تو بی سرمه ها هم دائم استمزه ی سیب لبم را بار دیگر مزه کنفرض کن شیطان از اعمال قدیمش نادم استقلب خود را پیش تو جا می گزارم خوب منبازگشت از راه رف...

دوست که باشی فرقی نمی کند که زن باشی یا مرد . . . دور باشی یا نزدیک . . .رفاقت فاصله ها را پر م...

بیا تکرار کنیم این عشق ممنوعه را... آری... من و تو دور از چشم همه.... معجزه ای می کنیم.... به نام ما... ما میتوانیم شک نکن... نگذار هیچ کس بفهمد... زیرا که هیچ کس نمی داند.... که من و تو با هم میسازیم.... و بی هم فرو میریزیم... خط چین فاصله ها را پر می کنیم... به امید فردایی پر از وصل... پر از من.....

حواسم هست چندوقته به من بدجوری بی میلی نمیدونم چرا بانو نمیدونم چرا لیلی حواسم هست این روزا حواست دیگه با من نیست چرا دشمنی باقلبی که اصلاً با تو دشمن نیست!!!!!!! ...

می دونستی که خاک ، فرش منه ،رفتی نموندیچرا بخت سپیدو ، به سیاهی نشوندیمی دونستی فقط ، تو رو دارم ،رفتی نموندیچرا مرغِ امیدو ، لز این خونه پروندی*****می دونستی که خاک ، فرش منه ،رفتی نموندیچرا بخت سپیدو ، به سیاهی نشوندیمی دونستی فقط ، تو رو دارم ،رفتی نموندیچرا مرغِ امیدو ، لز این خونه پروندی*****در...

آمدی لیلا.....ولی دیر آمدی دلخوشی ها رفته، دلگیر آمدی آمدی لیلا بهاران رفته اند لاله هااز لاله زاران رفته اند آمدی لیلا....نوای شعر نیست در دلم، دیگر هوای شعر نیست نیست آن شاعر، که دلها میگرفت از شما با عشق، امضا میگرفت آن صفا و حرمت دیرینه نیست آن نگاه مهر، ...

عجب چابک غزالی هست لیلی... که زود از دام عشقم جست لیلی به روی آرزوها بر دل تنگ... دریغا کرده بودم بست لیلی گلی دیدم ولی خارش ندیدم... به هر خاری دلم را خست لیلی هزاران رشته امیدواری به عشقش بستم و بگسست لیلی چه بزمی بود بزم دل شکستن... شکستم تا شود سرمست لیلی اگر با من نبودش هیچ میلی...چرا جام ...