مردی با لباس و کفشهای گرانقیمت به دیواری خیره شده بود و میگریست.نزدیکش شدم و به نقطه ای که خیره شده بود با دقت نگاه کردم.نوشته شده بود:این هم میگذرد:علت را پرسیدم گفت :این دست خط من است. چندسال پیش در این نقطه هیزم میفروختم .....حال صاحب چندین کارخانه ام پرسیدم پس چرا دوباره به اینجا برگشتی؟ گفت امد... تاریخ درج: ۹۵/۱۰/۰۳ - ۱۰:۳۲( 18 نظر , 103
بازدید )
زندگی کن
مهربانم سخت نگیر
رونق عمر جهان.چند صباحی گذراست....
دل اگر می شکند...
گل اگر می میرد...
و اگر باغ به خود رنگ خزان میگیرد...
همه هشدار به توست"
نازنینم سخت نگیر
زندگی کوچ همین چلچله هاست...
به همین زیبایی... به همین
کوتاهی............................................. تاریخ درج: ۹۵/۰۹/۱۹ - ۲۰:۰۳( 18 نظر , 255
بازدید )
دست و پا گر بشکند با نسخه درمان می شود چشم گریان هم دمی با بوشه خندان می شود
سیل باران گر ببارد از نسیم صورتی غم مخور با خنده ای از دیده پنهان می شود
مختصر گویم اگر ویران شود کاشانه ای &nb... تاریخ درج: ۹۵/۰۹/۱۷ - ۱۹:۵۸( 12 نظر , 255
بازدید )
گاهی یک نفر را دوست داریم .... او نمیفهمد .....گاهی کسی مارا دوست دارد ..... ما نمیفهمیم ......خلاصه یه مشت نفهم دور هم جمع شدیم و تشکیل اجتماع دادیم ........ تاریخ درج: ۹۴/۱۲/۰۱ - ۲۰:۴۲( 5 نظر , 74
بازدید )
برخورد جالب پسربچه واکسی با پرویز پرستویی
پرویز پرستویی در صفحه اینستاگرامش خاطره ای جالب از برخورد یک پسربچه واکسی با خودش را نقل کرد که خواندنش خالی از لطف نیست.پرستویی نوشت:ساعت حدود شش صبح در فرودگاه به همراه دو نفر از دوستانم منتظر اعلام پرواز بودیم. پسرکی حدوداً هفت ساله جلو آمد و گفت: واکس م... تاریخ درج: ۹۴/۱۱/۲۰ - ۱۱:۳۸( 12 نظر , 87
بازدید )
ادوارد: میدونی فرق بین درد و رنج چیه؟آنا: چه فرقی میکنه، وقتی دوتاشون بدن؟ادوارد: وقتایی که باهات حرف میزنم وحواست پیش یکی دیگه اس، این میشه رنج!آنا: خب درد چیه اونوقت؟؟ادوارد: که با این حال باز دوستت دارم!"رابرت کیوساکی"از کتاب: اسب های لنونگراف شبیه ما نیستند... تاریخ درج: ۹۴/۱۱/۲۰ - ۰۹:۴۹( 8 نظر , 170
بازدید )