بسیار اتفاق افتاده که در روبرو شدن با شخصی یا گروهی وا می میانیم که آیا این شخص یا گروه حق است یا باطل.
در این مواقع راه حل این معضل بسیار آسان است
وآن هم اینکه ما باید خود حق و باطل را بشناسیم تا بعد در مورد اهل آن نظر دهیم.
مردی از یاران امیرالمؤمنین علیه السلام در جریان جنگ جمل سخت در تردید قرار گرفته بود.
او دو طرف را مینگریست، از یک طرف حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام را میدید و شخصیتهای بزرگ اسلامی را که در رکاب امام علی علیه السلام شمشیر میزدند.
و از طرفی همسر نبی اکرم صلی الله علیه وآله وسلم، عایشه را میدید که قرآن درباره زوجات آن حضرت میفرماید:
وَ اَزواجُهُ اُمُّهاتهُم .
(همسران او مادران امّتند.)
و در رکاب عایشه، طلحه را میدید از پیشتازان در اسلام، مرد خوش سابقه و تیرانداز ماهر میدان جنگهای اسلامی و مردی که به اسلام خدمتهای ارزنده ای کرده است.
و باز زبیر را میدید، خوش سابقه تر از طلحه، آنکه حتّی در روز سقیفه از جمله متحصّنین در خانه علی علیه السلام بود.
این مرد در حیرتی عجیب افتاده بود که یعنی چه!؟
آخر علی علیه السلام و طلحه و زبیر از پیشتازان اسلام و فداکاران سخت ترین دژهای اسلامند، اکنون رو در رو قرار گرفته اند؟ کدامیک به حقّ نزدیکترند؟ در این گیرو دار چه باید کرد؟!
سرانجام محضر امیرالمؤمنین علیه السلام شرفیاب شد و گفت:
اَیمکِنُ اَن یجتَمِعَ زُبیرٌ وَ طَلحَةٌ و عائِشَةٌ عَلَی باطِلٍ؟
(آیا ممکن است طلحه و زبیر و عایشه بر باطل اجتماع کنند؟)
شخصیتهایی مانند آنان از بزرگان صحابه رسول اللَّه چگونه اشتباه میکنند و راه باطل را میپیمایند، آیا ممکن است؟
امام علی علیه السلام در جواب او سخنی دارد که دکتر طه حسین دانشمند و نویسنده مصر میگوید:
«سخنی محکمتر و بالاتر از این یافت نمیشود. بعد از آنکه وحی خاموش شد و ندای آسمانی منقطع شد، سخنی به این بزرگی شنیده نشده است.» .
فرمود:
اِنَّکَ لَمَلبُوسٌ عَلَیکَ، اِنَّ الحَقَّ وَ الباطِلَ لا یعارَفانِ بِاَقدارِ الرِّجالِ، اِعرِفِ الحَقَّ تَعرِف اَهلَهُ، وَ اعرِفِ الباطِلَ تَعرِف اَهلَهُ.
«حقیقت بر تو مشتبه شده. حق و باطل را با میزان قدر و شخصیت افراد نمی شود شناخت.
این صحیح نیست که تو اوّل شخصیتهائی را مقیاس قرار دهی و بعد حق و باطل را با این مقیاسها بسنجی، اشخاص نباید مقیاس حقّ و باطل قرار گیرند.
این حقّ و باطل است که باید مقیاس اشخاص و شخصیت آنان باشند.