فراموش کردم
رتبه کلی: 5282


درباره من
aliarang (aliarang )    

انشا درباره چهارشنبه سوری

درج شده در تاریخ ۹۶/۱۲/۲۲ ساعت 18:13 بازدید کل: 85 بازدید امروز: 85
 

 

«چهار شنبه سوری»

 

نویسنده:محمد حسین مرتضی پور

ابتدا که معلممان موضوع را گفت خنده ام گرفت چون من هم مثل همه دوستانم ابتدا ذهنم به سمت ترقه و آتش بازی رفت ولی پس از کمی فکر کردن به نتایج جالبی رسیدم و دیدم چهارشنبه سوری یا همان سه شنبه آخر سال نکات زیادی در خود دارد که بر آن شدم آن هارا بنویسم. این سه شنبه آخر سال که ما به آن چهار شنبه سوری میگوئیم برگرفته از سنت نیاکان ماست و ریشه تاریخی دارد که بسیار زیبا و دلنشین است.چهارشنبه سوری موقعی اتفاق افتاد که در زمان قاجار مردم ایران به سبب ورود شاه جدید و تاج گذاری او در آخرین سه شنبه سال و ورود او به شهر ها در پست بام خانه های خود آتش روشن کردند و شادی کردند و از آن به بعد مردم هرساله در آن روز آتش روشن میکردند و از آن میپریدند و می گفتد که پریدن از روی آتش باعث می شود تمام بدی های آن ها در سال گذشته باقی بماند و آن ها نو و پاک از هرگونه به سال جدید پا بگذارند. هم اکنون نیز سنت روشن کردن آتش و پریدن از روی آن در بسیاری از نقاط کشور عزیزمان وجود دارد اما متاسفانه یکی از بدترین فرهنگ های موسوم در کشور با فرهنگمان ایران استفاده از ترقه و مواد آتش زاست که ساالنه جان بسیاری از هموطنان عزیزمان را گرفته و باعث داغداری بسیاری از خانواده ها می شود و بسیاری از جوانان و نوجونان کشورمان از کار خودپشیمان می شوند ولی سال جدید که می آید باز هم روز از نو روزی از نو و باز هم بسیاری از نوجوان و جوانان میهنمان به استقبال خطر می روند خطری که ممکن است باعث یک عمر پشیمانی برای آن ها شود... بگذریم این خطر ها هرساله وجود داشته و هرساله بسیاری از منابع مالی کشورمان بر اثر قاچاق همین مواد و خرید و فروش آن ها به کشورهای دیگر مانند چین می رود و همین نوجونان و جوانان کشور ما از وضعیت بد اقتصادی می گویند... پس حال است که باید بگوئیم بدون شرح....

برای دانلود فایل زیبا و آماده چاپ این انشا کلیک کنید

«دانلود»

رمز فایل

www.xigool.ir

انشا,انشا چهار شنبه سوری,انشا درباره چهار شنبه سوری,انشا چهارشنبه,انشا عید,انشا عید نوروز,انشا درباره عید نوروز

 

انشا درباره چهار شنبه سوری

در روز شمار ایرانیان باستان هریک از سی‌روز ماه را نامی است که نام دوازده ماه سال نیز در میان آنهاست ، ایرانیان باستان در هر ماه که نام روز با نام ماه برهم منطبق و یکی می‌شدند آن را به فال نیک گرفته و آن روز را جشن می‌گرفتند ، اغلب جشنهای ایرانیان آریایی چه آنهایی که امروز برگزار می‌شوند و چه آنهایی که فراموش شده‌اند ریشه در آئین کهن زرتشتی دارد، به قول پرفسور مری بریس شادی کردن، تکلیفِ دلپذیرِ دینی این جماعت است. در کتیبه‌های هخامنشی هم شادی و جشن ودیعه‌ای الهی «اهورایی» خوانده شده است. پیوند ایرانیان آریایی قبل از اشو زرتشت با ایزدان خود نه پرپایه جهل و ترس از آنان بلکه بر اساس مهر و دوستی استوار بود و مردم در مقابل نعمات و سلامتی عطا شده به آنان به جشن (یَزَشن = نیایش شادمانه) می‌پرداختند و آنان بایستی با خشنودی و شادی و پایکوبی (نه غم و سوگ‌ و گریه و زاری که از صفات و علامات اهریمنی می‌باشد) و در عرصه روشنایی و آگاهی به نیایش و ستایش ایزدان می‌پرداختند.

در گذشته‌های دور آریاییان به گرد آتش جمع می‌شدند و با نوشیدن شیره گیاه هوم (هَئومَه haoma) و با پایکوبی و هلهله و شادی به قربانی حیوانی (معمولاً گاو) می‌پرداختند و بخشی از آن گوشت را به آتش می‌افکندند زرتشت غریوهای مستانه و  افکندن گوشت قرابانی در آتش و الوده کردن آن را نفی کرد و کشتن جانوران را به رنج، و تباه کردن گوشت آن را کاری اهریمنی به شمار آورد و در برابر اینها خشنودی و پایکوبی و شادمانی از هستی و آفرینش را در گرد آتش درست و برابر با اَرتَة (فضیلت، سامان و نظم هستی ) و نیکوکارانه شمرد.مطابق قول و حدس استاد ذبیح بهروز چهارشنبه سوری جشنی است مانند بیشتر جشنهای ایرانی که با ستاره شناسی بستگی تام داشته ومبدإ همه ی حسابهای علمی تقویمی بشمار می رود. در آن روز در سال 1725 پیش از میلاد زرتشت بزرگترین حساب گاه شماری جهان را نموده و کبیسه پدید آورده و تاریخ های کهن را درست و منظم کرده است؛ پس به نظر ایشان در سال 1725 پیش از میلاد،شبی که در روز آن زرتشت تاریخ را اصلاح کرده است، به یادبود آن ، همه ساله مردم ایران جشن بزرگی بر پا کرده و با آتش افروزی،شادی خود را آشکار و اعلام کرده اند و آن رصد و اصلاح تاریخ تا کنون در هیأت و یادمان چهارشنبه سوری ( شب جشن سوری) یا جشن سوری باقی و  جاری مانده است.

یک رشته از جشنهای آریایی،که عمر هر کدام از آنها برابر با عمر ملت اهورایی ایران و آریاییها می باشد، از اقوام هند و ایرانی و هند و اروپایی ، جشن‌های آتش یا سده می‌باشد و جشنهایی است که با افروختن آتش جهت سور و سرور و شادمانی آغاز و اعلام می‌شد.

 

بقیه در ادامه مطلب....

 

ادامه نوشته

انشا چهار شنبه سوری خود را چگونه گذراندید؟

ما چهارشنبه سوری خودمون را درداخل خانه و به دیدن فیلمهای متعدد تلویزیون که پشت سرهم پخش می شد گذروندیم.  نمیدونم چرا چهارشنبه سوری امسال سیمای ما هی فیلم پخش می کرد. دفعه اولی بود که یک کانال چهارفیلم را بدون پیام بازرگانی پخش می کرد، کلی حال کردم ... بابام می گه چون می خواست سنت باستانی چهارشنبه سوری را به ما یاد بدهد. اما فیلمهای "ترمیناتور" وانیمیشن "عصر یخبندان"، غرب زده می باشند من نفهمیدم بابایم کدام سنت باستانی را گفت ؟! دیشب تهران نزدیک خانه ما موتورسواری زیاد می کردند.  70،80 تا برادر بودند فکر کنم اومده بودند با موتور از روی آتیش بپرند. بابام می گه ترق وتروق کار بدی است چون آدم آتش می گیرد. من هم آتش گرفتم اما ترق و تروق بازی نکردم نمی دونم چم شده بود! می گن نماینده زرتشتیان هم آتیشی شده. فکر کنم اون هم ترق و تروق بازی کرده . همش به خاطر چهارشنبه سوری است .از سن و سالش هم خجالت نمی کشه!! من نفهمیدم سنت های ما خرافی است یا خرافات ما سنتی !آخه بابام میگه همه سنتها یک جریانی دارند. اما من هنوز نفهمیدم خرافاتی شدن سنتها چه جریانی دارند؟ آخه چند روزیه هی میگن سنت آتش افروزی خرافی است.
چهارشنبه سوری امسال سرم را درد آورد فکر کنم به خاطر سرو صداهای ترقه بود ولی تا حالا هیچ وقت موقع سروصداهای ترقه سرم درد نمی گرفت. گمونم در ترقه های امسالشان از گاز فسفر سفید استفاده کرده بودند!!.
بابام میگه اینقدر پای تلویزیون نشین، من گوش نمی دم. چهارشنبه سوری امسال یه برنامه از تلویزیون پخش شد که گفت من و بابام و امثال من و بابام ، "فراماسونر انگلیسی" هستیم. اما بابایم همیشه به من می گفت تو خیلی بچه هستی  و می گه  خودش هم یزدیه!!  من نمی دونم انگلیس مال کدوم یکی از توابع یزده! اما فکر کنم فراماسونر انگلیسی یعنی بچه یزدی!!. فکر کنم اونهایی هم که مال کرمان باشند بهشون می گن ناسیونالست !!
ولی هنوز نفهمیدم به بچه کرمونی چی می گن؟ فکر کنم بهش بگن ناسیونالیست باستانگرا!
من ناسیونال دوست ندارم آخه بابام میگه پاناسونیک بهتره ! پس نتیجه میگیریم ناسیونالیسم بداست و باید پاناسونیکسیم بود. بابام میگه  یادش به خیر چهارشنبه سوریهای قدیم ما قاشق زنی می کردیم . اما حالا به جای قاشق زنی همش من را کتک می زنه!!  آخه بابام می گه تو خیلی حرف می زنی! ولی من فکر کنم بابام بچه مظلوم گیر اورده. می ترسه آخرش من زن کرمونی بگیرم اون وقت بشم یه فراماسونر انگلیسی ناسونالیست یزدی کرمونی!!!
این بود انشای من.

انشا درباره چهار شنبه سوری

چهارشنبه ی آخر سال را چهارشنبه سوری می گویند که این سنت سالیان سال است که در بین ایرانیان رواج دارد.مردم در این روز برای دفع شر و بلا و برآورده شدن آرزوهایشان مراسمی را برگزار می کنند که ریشه اش به قرن ها پیش باز می گردد. مراسم ویژه آن در شب چهارشنبه صورت می گیرد برای مراسم در گوشه و کنار کوی و برزن نیز بچه ها آتش های بزرگ می افروزند و از روی آن می پرند و ترانه (سرخی تو از من ، زردی من از تو ) می خوانند.واژه «چهارشنبه‌سوری» از دو واژه چهارشنبه و سوری که به معنی سرخ  ساخته شده‌ .امروزه در شهرهای سراسر جهان که جمعیت ایرانیان در آن‌ها زیاد است، آتش‌بازی و انفجار ترقه‌ها و فشفشه‌ها نیز متداول است البته مراسمی که امروزه برپا می‌شود به طوری کلی متفاوت با روزگار گذشته است. در آن روزگاران یرانیان در شب چهارشنبه سوری کوزه‌های سفالی کهنه را بالای بام خانه برده، به‌زیر افکنده و آن‌ها را می‌شکستند و کوزه نویی را جایگزین می‌ساختند. که این رسم اکنون نیز در برخی از مناطق ایران معمول است و بر این باورند که در طول سال بلاها و قضاهای بد در کوزه متراکم می‌گردد که با شکستن کوزه، آن بلاها دور خواهد شد.در گذشته پس از پایان آتش‌افروزی، اهل خانه و خویشاوندان گرد هم می‌آمدند و آخرین دانه‌های نباتی مانند: تخم هندوانه، تخم کدو، پسته، فندق، بادام، نخود، تخم خربزه، گندم و شاهدانه را که از ذخیره زمستان باقی مانده بود، روی آتش مقدس بو داده و با نمک تبرک می‌کردند و می‌خوردندگرفته‌است.یکی از رسم‌های چهارشنبه‌سوری است که در آن دختران جوان نیت می‌کنند، پشت دیواری می‌ایستند و به سخن رهگذران گوش فرامی‌دهند و سپس با تفسیر این سخنان پاسخ نیت خود را می‌گیرند. قاق زنی یکی دیگر از رسمهای دیرینه ی چهارشنبه سوری است که در این رسم دختران و پسران جوان، چادری بر سر و روی خود می‌کشند تا شناخته نشوند و به در خانه دوستان و همسایگان خود می‌روند. صاحبخانه از صدای قاشق‌هایی که به کاسه‌ها می‌خورد به در خانه آمده و به کاسه‌های آنان آجیل چهارشنبه‌سوری، شیرینی، شکلات، نقل و پول می‌ریزد. اما امروزه جای تمام این رسوم زیبا را ترقه ها و مواد منفجره گرفته اند و در شبی که همه باید خوشحال در کنار هم باشند عده ای زیادی از هم وطنان عزیزمان در بیمارستانها بستری می شوند و خاطره تلخی از این شب در ذهن خانواده ی خویش نقش می بندند.

 

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۶/۱۲/۲۲ - ۱۸:۱۳
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
pariyaarang(parni )
۹۶/۱۲/۲۵ - 22:51
مهدی ارنگ(mehdi-ARANG )
۹۶/۱۲/۲۵ - 23:27
مهدی ارنگ(mehdi-ARANG )
۹۷/۰۱/۲۹ - 09:37
PARYAARANG(LILO )
۰/۰۳/۰۷ - 15:20
pariyaarangahar(paryaarang )
۲/۱۲/۲۲ - 13:24
حتی خورشید با آن عظمت و روشنی، حوالی‌اش تاریکی محض است، چون هیچ چیزی وجود ندارد که نور او را منعکس کند! آدم‌ها، خواه ناخواه، در اجتماع تعریف می‌شوند. تو اگر توانایی‌های بسیاری داری، این را در تعاملت با جهان و آدم‌ها در می‌یابی و در مجاورت انسان‌هاست که زیبایی و اصالت و دانایی و عشق، مفهوم پیدا می‌کند. باید نور وجود تو به جهان و حادثه‌ها و انسان‌ها برخورد کرده و از پنجره‌ی ذهن و نگاه آنان منعکس شود تا موجودیت و هویت تو نمایان شود. خورشید، با سیارات و قمرهای اطرافش تعریف می‌شود و آدم‌ها، با آدم‌ها... زیبایی و هنر و اصالت وجود تو، مرهون چشم‌هایی‌ست که آنان را در تو می‌بینند. فکر کن جهان اگر خالی بود، آیا همچنان خودت را زیبا و عزیز و توانمند می‌یافتی؟!
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)