تو این مملکت یه شهر هستش که اسمش این شهر و حالا بخونین درد دل یکی از شهر وندان شهر این شهر رو:
واقعا این شهر چرا
یک پل رو گذر نداشته باشه؟
یک موزه نداشته باشه؟
یک آب آشامیدنی خوب نداشته باشه؟
یک تفرج گاه نداشته باشه؟
یک فرهنگ سرا تو مرکز شهر نداشته باشه؟
یک سینمای بروز نداشته باشه؟
یک خیابان صاف نداشته باشه؟
یک کمربندی شمالی و جنوبی نداشته باشه؟
و.....
آیا ما شایستگیش رو نداریم؟
متاسفانه بله ما نداریم میدونین چرا چون عرضه اعتراض نداریم.وقتی 25تومنمون رو راننده تاکسی میخوره(البته نه همشون)عرضه نداریم بگیم پولم رو بده!وقتی نانوای محل بد نون میپزه میریم از جای دیگه نون میخریم عرضه شو نداریم که بهش اعتراض بکنیم!خوشبختانه سامانه بانکی شهر مجهز به نوبت دهی شده وقتی 1ساعت تو نوبت وای میستیم و آقای فلانی میاد و بدون نوبت کارش راه میوفته عرضه نداریم اعتراض کنیم!!!چرا؟؟؟؟؟؟؟...
ولی همشهریان محترم این مسائل کوچیک شاید به چشم نیاد ولی به خدا هرچی هست تو همین مسائل کوچیک هست.حالا از مشکلات بزرگمونم دارم براتون...
بزرگترینشون اینکه آقا هرکی هرجا میشینه میگه خدا لعنت کنه اون کسی که اوتوبان رو از این شهر دور کرد!
یا مثلا میگن خدا لعنتت کنه آقای نماینده! نماینده؟ به نظر من درسته که این وظیفه نماینده اون زمون بود ولی آقا به هر دلیلی اون نماینده بی کفایت بود! مگه من خودم زبون نداشتم؟ درسته یک دست صدا نداره ولی باید همه جمع میشدیم و یه تصمیمی میگرفتیم. به نظر من اگه ما مردم اهل این شهر جمع میشدیم وجلوی متل جاده ترانزیت 4تا لاستیک آتیش میزدیم 24 ساعت جاده رو میبستیم چون جاده بین المنلی بسته میشد حتما مسئولین به حرفمون گوش میدادن. که جمع نشدیم!!چرا؟؟...و به یاد داشته باشید که قزوین دقیقا به همین روش استان شد,البته به فتوای امام جمعه اون زمونشون!!
یا مثلا تعویض پی در پی شهردار آقا تا حالا کودوم یک از ماها به این اعضای شورای شهر اعتراض کردیم؟میدونین چرا، چون عرضه نداریم !!!(میدونم هر چیزی مراحل قانونی خودش رو داره ولی ما اگه بخوایم میتونیم قانون رو دور بزنیم)
راستی یه مثالم واسه آینده دارم،همون طوری که میدونین تو انتخابات مجلس اهالی ساکن خود این شهر نقش کمرنگی دارن اینم دلیلش این نیس که شرکت نمیکنن دلیلش اینکه جمعیت روستا ها بیشتر از شهر هستش، خوب همین طوری میشه که نماینده ها کم لطفی میکنن، به نظر من اگه ما یک نماینده واسه شهر و یک نماینده واسه روستاها داشته باشیم پیشرفتمون خیلی خیلی بیشتر از این میشه چون به قول معلما کلاس خصوصی بهتر از کلاسای 30 نفره جواب میده (میدونم الان بعضیاتون میگین همه چی قانون داره ولی خوب تو این مورد قانون غلطه همه میدونین!)خلاصه کاش عرضه مون بره بالا تا حد اقل بتونیم این مورد رو مطرح بکنیم!!
ولی خب هر چیزی راهکاری داره:
اگه ما انتخابات شورای شهر رو از قومی بودن خارج کنیم و به آدمای با لیاقت رای بدیم(که نمیدیم!)آدمای شایسته تری میرن میشینن رو صندلی شورا وشهر رو بدست میگیرن و دیگه شهردار هرماه عوض نمیشه و اون بودجه ای که به شهر اختصاص داده میشه حیف و میل نمیشه و هین طوری میشه که مردمم یه جورایی به حال میان و از نماینده ها کار میکشن و اونام میبینن چون مردم مشتاقا بلاجباردیگه از خوردن دست میکشن و بودجه بیشتری از مجلس واسه شهرستان مون میگیرن!
و این تنها راه حل نیست ونخواهدم بود!!!
میدونین چیه؟ دیگه کم کم دارم عادت میکنم به این بی عرضه گی بخاطر این میخوام برم تو یه شهر دیگه زندگی کنم به من چه که تو سرشماری قبلی جمعیت شهرستان این شهر 250هزار نفر بود ولی تو این سر شماری شده180هزار نفر......
ممنون میشم شمام نظر بدین...