از همان روزی که دست حضرت قابیل گشت الوده به خون حضرت هابیل
ازهمان روزی که صدر پیغمبران حضرت باری تعالی زهر وتلخی در خونشان جوشید
ادمیت مرد....گرچه ادم زنده بود..
ازهمان روزی که یوسف را برادرها به چاه انداختند از همان روزی که باشلاق وخون دیوار چین را ساختند
ادمیت مرده بود
بعد دنیا هی پر از ادم شد و این اسیاب گشت وگشت
قرن ها هم از مرگ ادم گذشت
ای دریغ ادمیت بر نگشت...
قرن ما
قرن ما روزگار مرگ انسانیت است.سینه دنیا ز خوبی ها تهیست
صحبت از پاکی و مروت ابلهیست
صحبت از موسی و عیسی نابجاست
قرن موسی چند بهاست...؟
دست خون الودشان را در پیش چشم خلق پنهان میکنند.
هیچ حیوانی به حیوانی نمیدارد روا
انچه این نامردان با جان انسان میکنند...!!!