مادر مرا ببخش
شرمندگی شد حاصل کارم، مادر مراببخش
گل نرگست چشم گریان است، مادر مرا ببخش
هردم گناه و توبه و شرمندگی و آه
طاقت زمین هم طاق گشت، مادر مرا ببخش
رویی سیاه و زبان به عشق مولا مولا مولا
هر آن گناه و خطا بر جان، مادر مرا ببخش
چشمان منتظر قائم، براه بازگشت من
من هرسو روان و هراسان، مادر مرا ببخش
هرصبح و شام نماز چو از سر عادت بی خیال یار
مست نفوس و دنیای خار، مادر مرا ببخش
اللهم عجلم از روی درماندگی زغصه ها
دل به فکر خودست و دگر هیچ، مادر مرا ببخش