ادامه بحث بنده

سلام به کاربران محترم و خوانندگانی که از این مطلب دیدن می کنند قصد نداشتم در سال جدید مطالبی از این دست بگذارم. اما هر چند وقت یکبار بد نیست به فعالین عرصه زبانهای مادری یادآوری کنم که دقیقاً از کجا ضربه می خورند.

به این مطلب نگاه کنید: http://www.miyanali.com/Kleptocracy/21

کاربر محترم که این نوشته را گذاشتند را مدتهاست که می شناسم نظرات من و پاسخهای ایشان را می توانید دنبال کنید . البته لطف نمودند بنده را در لیست سیاه قرار دادند( اگر ما این کار را انجام دهیم گناه غیر قابل بخشش است و داستانها به دنبال دارد) لذا تصمیم گرفتم که باقی پاسخ ایشان ( البته اگر پرسشی از اساس داشتند و نه نظر بایاس دار!!) در همینجا خلاصه وار عرض کنم.

1- بله روز 7 آبان در یونسکو نیست. این را لازم نبود به ما یادآوری کنند بر همه امان مشخص است اما من یک پرسش از خودم ، ایشان و باقی دوستان دارم برای دوست داشتن یک فرد بایستی از یونسکو اجازه اخذ کنیم یا ایشان؟!!

2- از ایشان پرسیدم برای صحت ادعای خود نام چند استاد معتبر را نام ببرند؟!! به پاسخ ایشان توجه کنید. "یک گروه تخصصی نام ببرم؟بله ویل دورانت،هفته نامه ی اشپیگل آلمان"

خب این هم نظر ویل دورانت :  http://www.ibna.ir/fa/doc/report/210553/%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%88%DB%8C%D9%84-%D8%AF%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%AA-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D8%AA%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%DA%A9%D9%88%D8%B1%D9%88%D8%B4-%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D9%85%D9%88%D9%84%D9%81-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D8%AA%D9%85%D8%AF%D9%86

 اما هفته نامه اشپیگل که یک نشریه غیر تخصصی و بیشتر عام حول مطالب گوناگون است در مورد کوروش بزرگ مطالبی را عنوان نموده است و البته با پاسخ پرفسور کاوه فرخ مدرس تاریخ دانشگاه بریتیش کلمبیا مواجه شده است. برای من سئوالی اینجا رخ می دهد اگر در هفته نامه اشپیگل با یک شخصیت ضد ترک مصاحبه شود و آن فرد حرفهایی بزنند می تواند مورد استناد قرار بگیرد؟ اصلاً هفته نامه اشپیگل که مشی سیاسی آن بر خردورزی علمی اش بارها چربیده در جایگاه اجتهاد یا قابل ارجاع در زمینه علم تاریخ و سایر علوم انسانی است؟!!

3- تمام سرمایه نویسنده محترم این مطلب!!! که بارها از نحوه صحبت کردن همزبانهای من ، ظلم به زبان مادری اشان ، موقعیتشان به بنده و دیگران شکایت کردند، بارها پیغام پشیمانی دادند و ... همین است؟ پورپیرا بی سواد ، ویل دورانتی که تعریف هم نموده ( معلوم نیست از کدام سایت غیر معتبری نظری خلاف آن دیدند!!) و یا یک هفته نامه که ممکن است فردا به همزبانهای ایشان هم بد و بیراه دهند!!

4- بنده از ایشان پرسیدم حالا که انقدر برای هر چیزی جلوی یونسکو دست به سینه ایستادند؟ آیا زبان ایشان در یونسکو سوم است؟ مسلماً نه ترکی و نه فارسی در یونسکو سوم نیستند و صد البته که نبود این رتبه از مقام آنها نمی کاهد چرا که هم زبانهای زیبایی هستند و هم در دنیای اسلام ، ادب و تاریخ منطقه دارای جایگاه ممتازی هستند. اما پاسخ دیگری دادند که برای من جالب تر بود. فرمودند نصف فارسی عربی است. خب اگر من همین حرف را در مورد ترکی بزنم به ایشان بی ادبی نکردم؟ احساسات پاک هموطنان آذربایجانی ام جریحه دار نکردم؟!! یکی از زبانهایی که در رتبه بندی بالایی قرار دارد اسپانیایی است. زبانی که پر از واژگان عربی ، ایتالیایی ، فرانسوی ، فارسی و ترکی است. اما هر کسی بخواهد با این عناوین این زبان زیبا و پرمصرف را تخریب کند قطعاً به جایی برای استراحت می برند و برای سلامتی اش نگران می شوند!!!

کوتاه کنم سخن را. هم به ایشان و هم آن گروهی که خود بهتر می دانند چند کلمه ای عرض کنم. هموطنها شما حق دارید که به دنبال حفظ ، نشر و صیانت از زبان مادری اتان باشید. حق دارید که از بعضی تنگ نظری ها در مورد حق و حقوقتان ، در مورد بی سلیقگی ها در رسانه های تصویری و نوشتاری دلخور باشید ، اعتراض کنید، کمپین راه بیاندازید و توسط نمایندگان خود بازخواست هم نمایید. من هم به نوبه خود در این مبارزه در کنار شما هستم چرا که اعتقاد دارم اولاً هیچ قومی در ایران اقلیت نیست بلکه همه اکثریت هستیم این را هم بایستی خودمان باور کنیم و هم دیگران و در ثانی زبان فارسی زبان ارتباطی همه اقوام ایرانی و نه هووی زبانهای محترم اقوام. اما جایی که بعضی از شما بخواهند حق و حقوق دیگران نادیده بگیرند همانجایی که است باقی تلاشهای شما به محاق خواهد رفت. اشتباه نکنید دوست داشتن کوروش بزرگ ، بابک خرمدین ، ستارخان و باقر خان اصلاً اجباری نیست. قرار نیست ظرف همه انقدر وسیع باشد که همه فرزندان افتخار آفرین ایران در آن جای شوند. اما این افراد چه بخواهید یا نخواهید بزرگ هستند و صاحب احترام ، بزرگتر از شما هم نتوانسته با انواع روشها آنها را از دل مردم ایران بیرون کند پس هر کوشش بیهوده ای در جهت تخریب آنها هم موجب تخریب نویسنده یا مجری صحبت خواهد شد و در صورتی که آن فرد در پس این تخریب عنوان کند که در پی احیاء حقوق قوم خود هم هست متاسفانه بخشی از این تخریب به آن قوم محترم و بیگناه در این ترور شخصیت انعکاس خواهد یافت!!. میل عزیزان هست می توانید ادامه دهند یا آنکه پیش از کار فرهنگی و کنشگری در پی حق طلبی ، بغض ، نفرت و بایاس را به گوشه ای گذارده و برای گرفتن حق از حق دیگران عبور نکنند. تجربه به من نشان داده کسانی که لجوجانه حق خود را برتر از حق دیگران می دانند از روز نخست در پی حقی هم نبودند و عرقشان به فرهنگ و زبان مادری تنها شعاری است فریبنده!!.