فراموش کردم
اعضای انجمن(461) ارتباط با مدیریت انجمن طریقه آپلود عکس ، فیلم وموسیقی میانالی از نگاهی متفاوت طریقه قرار دادن موسیقی و کلیپ در مطلب
جستجوی انجمن
امین کریمپور (amin232 )    

باسبان ارزشهای معنویمان باشیم 1

درج شده در تاریخ ۹۱/۰۶/۰۳ ساعت 13:38 بازدید کل: 925 بازدید امروز: 367
 

                                                                                                                                                                                                                             همیشه بر طبق خواسته های درونیم در پی هویتم و افراد برجسته دیارم بودم. وقتی که آوازه ی شخصی یا شخصیتی از دیارم بر زبانها می افتاد بر میانه ای بودنم افتخار کردم و اینبار تاریخ را ورق زدم تا از پیشینیانم کسی را که رد پای در فرهنگ و زبانم دارد را بیابم. چشمانم را بستم وقتی خود را یافتم دیدم هاتفی ندایم می دهد: " ملا محمد باقر خلخالی کاغذکنان قره بلاغ "، آمدم دست به دامان تکنولوژی روز هر چه گشتم در دنیای مجازی جز نکاتی اندک، مطلبی نیافتم و این بار بار سفر بستم. از ورودی کاغذ کنان که وارد شدم نشانی از مقصدم گرفتم. جوانی که در حال جاروکردن جلوی مغازه اش بود با انگشت اشارتی کرد ولی نه با اقتدار بلکه سر بر گریبان. از ماشین پیاده شدم. آرام آرام پیش رفتم. چیزی که دیدم هم ... و هم تعجب آور!؟ در کنار جاده، در کنار خرابه ای نزدیک زمین فوتبال روستای قره بلاغ مقبره ای دیدم که سنگهایش به مدد آجر شکستهای اطرافش سر پا بودند. شاید هم این سنگها طاقت عظمت این شخصیت والا را نداشتند و یک پرچم پوسیده با ذکر مقتدایمان " یا اباالفضل العباس" که چنان پوسیده بود گویی نای ایستادن نداشت. آمدم فریاد کنم، گفتم شاید او را نمی شناسند، شاید نمی دانند کتاب معروف " ثعلبیه اش" زمانی طولانی باعث افتخار و عزت هر ترک زبان بود. تعابیری که حتی کلیله و دمنه پیشش سر به تعظیم ستایش بر می آورد. شاید نمی دانند وقتی نامه اش بدست ملای قزوینی رسید، بر علم این مرد فرهیخته تعظیم تشکر و تسلیم زد. ولی کمی آنطرف تر که آمدم دیدم نغمه های از یادمان و یاد بود بلند است. برایش یادمان گرفتند. کتابهایش در جمهوری آذربایجان در برخی دانشگاههای ادب ترکی، زبان زد خاص و عام است. برای ستایشش از تهران و اطراف، اساتید والا می آورند تا تجلیلش کنند ولی چرا حتی در یک کتابخانه ی شهرم یک جلد نه، یک صفحه از کتابهایش را نمی یابم. از ملا اگر بپرسی شاید آرزویش این بود: لااقل نسخه خطی کتابش در کنار مقبره اش برای دید عموم قرار گیرد. در این داد و فغانها بودم که ناگاه دیدم دستی از عالم معنا نوازشم کرد. ملا را با دیده­ی جان دیدم. کنارم نشست و گفت: فلانی صدایش را درنیاور، می ترسم بشناسند و بیایند مثل کاروانسرای آقای جمال آبادی درب و پیکر و کتیبه ها و سنگ قبرم را به یغما ببرند. اشکالی ندارد بگذار در خفای دیار فراموش شده ام همدم و هم مرام توپ پلاستیکی بچه هایی باشم که در این زمین بازی گاهی به بهانه توپشان یادی از من بکنند یا این دیوار مخروبه کاهکی که گاهی در اثر باران چنان فرو می ریزد که آسایش از وجودم می رباید. شنیدم در پی بازسازی کاروانسرای جمال آبادی برآمده اند. سگهای این حوالی بدجور شاکی شده اند. یکیشان می گفت: سالها جای خواب راحتی داشتیم، جمعمان جمع بود، هرشب یادی هم از جمال آبادی می کردیم، این نامردها آمدند هم تخریب کردند هم مکانمان رفت. دارند می آیند سراغت مواظب باش. شما هم دعایم کنید. ادامه دارد...                                                                           بیـوگـرافـی: متن كامل و تصحيح شده ثعلبيه و ترجمه منظوم آن، اثر ملامحمّدباقر خلخالي كاغذكناني، تصحيح و تحقيق اكبر پرندي، تهران، نشر زيبا، 1378. علماي ديني بر حسب وظايف ديني همواره محل رفع و رجوع مردم بوده‌اند. از اين رو علماي گذشته دستي توانا در شعر و ادب هم داشته‌اند از جمله علماي مشهور و بنام آذربايجان مرحوم ملامحمّدباقر خلخالي كاغذكناني است كه در عصر ناصرالدين‌شاه قاجار مي‌زيست. وي پس از رسيدن به درجه اجتهاد و اخذ تحصيل در حوزه‌هاي علميه زنجان و قزوين به زادگاه خود بازگشته حوزه علميه‌اي داير نمود. علاوه بر انجام امور ديني مردم به تربيت طلاب هم مشغول گرديد. وي در سال 1316 ه‍. ق درگذشت و در زادگاه خود به خاك سپرده شد. آنچه از وي انتشار يافته ديوان اشعار مشتمل بر مراثي، غزليات و رباعيات به زبان‌هاي فارسي، عربي و تركي است. وي در شعر دستي توانا داشت و با اتكا به اندوخته‌هاي اسلامي از آيات و روايات مثنوي بلندي با نام «ثعلبيه» هم سرود كه به سرعت جايگاه ويژه‌اي در ادبيات آذري به دست آورد. روباهنامه حكايت يك روباهي است كه از اصفهان راهي سفر مي‌شود و باقر خلخالي در جريان گزارش سفر وي به تبين اخلاق و رفتار اسلامي به زبان تمثيل مي‌پردازد. ضمن آنكه تصويري روشن از وضعيت سياسي، اجتماعي و اقتصادي عصر خود ارايه مي‌دهد. در ادبيات ايران آثار ديگري چون موش و گربه، كليله و دمنه با زبان حيوانات وجود دارند كه بي‌ترديد در ثعلبيه هم تأثير داشته‌اند. در مثنوي روباهنامه كه 1681 بيت و در بحر هزج‌مسدس سروده شده است شاعر با زبان طنز در ادبيات پاياني ذم‌‌شبه مدحي از ناصرالدين‌شاه نموده است

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۱/۰۶/۰۳ - ۱۳:۳۸
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (1)