ابقاء شهردار مهرتایید استقلال شورا و حقیقت نیازی به استدلال ندارد

                                                   بسمه تعالی

     پیش از من وتو لیل و نهاری بوده است     گردنده فلک نیز بکاری بوده است

                               هرجا که قدم نهی تو بر روی زمین       آن مردمک چشم نگاری بودست

                                                                                                                              ((خیام))

از اول کلام  زیبا اینگونه دیدم که حاشیه را کنار گذاشته به اصل پردازم و برای تسلط بیشتر خواننده متن را به

چند قسمت تقسیم و تفضیلا به شرح ماجرا میپردازم و چون عالمانه و باسط انه به امور نگریستم اینگونه

میپسندم که هر میانه ای آگاه با مطالب درنگی در امورات جدید الحادث کند و در مقام قاضی عادل به قضاوت

بنشیند:

 

                        بخش اول:بررسی شهرداری میانه در چند سال اخیر

 

لیست بلند بالای که مشاهده مینمایید که شاید چشم نحیف هر انسانی را بیازآرد لیست شاگردان مدرسه ایست

که تلاششان ربودند گوی سبقت در بدست آوردن کلید افسار گسیخته شهر میانه است که نقش روی آن جلوه گر

اسرار درون آن است عکس گله ای رمیده که آرامش آن فقط بر دست اربابی است که افسارش را نه با زور نه با علم

بلکه باید با اعتقادش محکم بچسبد و رامش کند و این نتیجه تجربهاست.

باید درد آشنا باشد از جنس همان مردمی باشد که روزشان به امید باریکه ای نور در کوچه های تنگ  پشت

امامزاده اسماعیل (ع)شب میشود و بچه های که در پست ترین مناطق میانه محل بازیشان خرابه های بی صاحب

محلشان باشد. شخصی که مفهوم پایین و بالا را لمس کند و دنبال خالی کردن عقده های مالیش در قالب

شهرداری میانه نباشد این تجربه ایست که مطالعه کارنامه عملکرد این 34 شهردار بعد از انقلاب در میانه به هر اهل

تحقیقی القاء میشود اگر مدت زمانها را بنگرید بسیار جالب است ؛حتی در میانشان شهردار 48 ساعته هم

مشاهده کردیم که در قالب این لیست نگنجید.در بین این دوستان دنبال تخصص که گشتم محبوب تیز پاز ((فوق

لیسانس عمران سازه)) را یافتم که او هم فقط 8 ماه دوام آورده و پا به فرار میگذارد.

شما را چند ثانیه ای به تامل در مورد نحوه خداحافظی این دوستان از شهرداری ازابتدای تشکیل شورای اسلامی

دوره اول مینمایم((ولی از گفتن جزئیات امر معذورم)):

1.عبدالله مختاری:بشدت به اختلاف میخورد و همان گونه که اطرافیان نقل میکنند فرار را بر قرار ترجیح میدهد

2.ابراهیم جامد: بعضی اختلافات در هویت شخصی و عزل از سمت

3.بابک هادی خانلو: استیضاح   4. علی قراچورلو:موفق با کارنامه درخشان  اخرین حرفش (من تابم تا اینجا بود)

5.رمضان اصغری:استیضاح  6.محبوب تیزپاز:استیضاح و شکایت به دیوان عالی کشور 7.مجید میعاد:استیضاح

اینهم آماری جالب و قابل توجه در زمینه خداحافظی شهرداران هر دوره بود.

فکر کنم با بررسی این نحوه وداع حتی شهرداری هوس نکند از کیلومترها نزدیکی ملک شهرداری میانه گذر کند

دقت در مدت زمانها نشان میدهد شهرداری غیر بومی می آید و فقط 8 ماه در این منصب ابقا میشود

یک سوال مطرح است آیا یک غیر بومی در مدت 8 ماه حتی کوچه پس کوچه های میانه را شناخته که ما از او

انتظاری داشته باشیم؟؟؟؟؟

پس یکی از مهمترین اصول در موفقیت یک مدیر کاردان ثبات مدیریتی او میباشد

یک مثال آشکار حتما بحث ام را کامل میکند در مصاحبه ای که با شهردار مرند انجام داده بودند و علت مطرح شدن

مرند با وجود اینکه کوچکتر از میانه و بیشتر شهرستانهای استان میباشد چیست علت را ثبات مدیریت و پی ریزی

طرح های عمرانی شهر در چندین سال خدمت رسانیش معرفی کرده بود ایشان بازه زمانی چند ساله را برای امر

مطالعاتی را نیازمند هر مدیر بویژه سمت مهم شهرداری بیان کرده بود.

پس مهمترین اصل پیروزی هر مدیری بویژه شهردار ثبات مدیریتی چندین ساله در آن جایگاه میباشد

بنظر شما قرار گرفتن در منصب شهرداری میانه در وهله اول بازی با آبرو در مرحله دوم دور ماندن از مبحث امنیت

                                             شغلی نیست؟؟؟؟؟

این بررسی ها را انجام دادم تا با فراخ بال بیشتری سراغ تحلیل شورای جدیدم بروم

             

                                  بررسی عملکرد شوراهای جدید در قدم اول پیروز مندانه بود:

در مورد شورای جدید در این مقطع زمانی حرف زدن بسیار سخت است ؛وکار این آقایان نیز سخت تر پس نیاز به

تدبیر بیشتری دارند تا در منصب خدمت رسانی سر بلند بیرون بیایند

ابتدا باید آگاه باشند که ستونهای جدول بالا در انتخاب شهردار بازیچه منصب همین آقایان بوده و باید آگاه باشند

که مردم ازاین وضعیت ناراضیند و نیازی نمیبینند که نامشان در کتاب ثبت رکورد ها در قالب شهر آزمایشگاه شهردار

خود نمای کند و در سایت ها با نام شهری که بیشترین شهردار را داشته خود نمایی کند بلکه طالب سازندگی

و آبادانی شهر هستند ولا غیر.

اینگونه بگوییم برطبق شعار قریب به اتفاق این دوستان در زمان داغ انتخاباتی:

                                برای انتصاب منصب شورای شهر آمده اند نه شورای شهرداری

وعلی الرغم تصور تعدادی از این دوستان بهترین قدم تحول تعویض شهردار نیست و باید آگاهانه عمل کرده بدانند

برای تغییر و تحول در مدیریت ها زود بنظر میرسد و ممکن است عده ای از این فضاء سوء استفاده کنند و به ضرر

شخصی دست به حاشیه سازی بزنند.

در حالی که همه اینگونه میپنداشتند که شورا در اولین قدم اشتباه پیشنیان را دوباره تکرار کرده دست به بر هم

زدن آرامش مردم به هر قیمتی میکنند به دلیل تسویه حساب شخصی بعضی از این دوستان در قالب تعویض

شهرداری ولی انگار شورا ی چهارم مدبرتر عمل کرده  وتسلیم جو سازی نشد و آنان آگاهانه دیدند که هیچ کسی

                                         دراین شرایط لایق تر از خرده فروش نیست.

یک سوال از این دوستان و انتقادی اساسی از ایشان چرا باید همیشه قدر داشته هایمان را ندانیم؟؟؟؟

هرفرد آگاهی با بررسی سر گذشت شهرداران سابق در میابد که چقدر یک شهردار بومی میتواند موثر تر باشد

بطور مثال همه میدانیم شهردار غیر بومی اولا در ملک شهرداری که ساکن باشد چقدر هزینه های مصرفی

میتراشد و مسلما حضورش بعلت دور ماندن از زادگاهش کمرنگ میشود دوما چقدر زمان لازم است تا با سیستم

آشنا شود سوما تجربه شهردارهای غیر بومی میانه بسیار درس گیرنده است آیا واقعا باید بروید به درب منزل

اشخاصی که قرار گرفتن در جایگاه شهرداری میانه را بازی با آبرو میدانند یا شما را برای دریافت پاداش 15 میلیونی و

نداشتن بودجه کافی به سخریتان بگیرند و شان و جایگاه شهرداری پایین بیاید.

خود شما باید بدانید در سیستمی که در شهرداری حاکم است با وجود 5 نفر شهردار در مجموعه؛ تا

مدیر از درون مجموعه نباشد مدیریت سخت میشود و باید با زبان مجموعه زیر دستش آشنا باشد .

یعنی بهتر بگوییم حداقل میانه ای باشد چند سالی جلوتر است و چرا باید شهری که مرکز صدور مدیران موفق

به تمام نقاط است خود مفعول مدیران غیر بومی باشد؟؟؟؟؟

با بررسی عملکرد شهردار حاضر میانه انسان میتواند نمره قابل قبولی به ایشان بدهد زیرا حتی مخالفان ایشان

هم به در حال توسعه بودن شهر با شروع پروژه های عمرانی در شهر اعتراف کرده اند اما یکسری نقاط ضعف و

              کوتاهی های نیز باید جبران شود و با افتخار اعلان میکنیم که:

شورای حاضر در فضای آگاهانه و با سنجش عملکرد در خصوص انتخاب شهردار مهر تاییدی بر لیاقت

                                                                   خود زدند.

                             و در آخر یک تذکر برادرانه از زبان تمام مردم میانه:

منتخبان مردم در شورای شهر باید بدانند که هرگونه حاشیه سازی و پرداختن به مسایل غیرضروری و

سیاسی در پارلمان محلی سم است و با وظایف خطیری که در کسب رضایت مردم در حیطه برنامه

ریزی برای عمران و آبادانی وحرکت منسجم دارند اگر در ریل سیاست بازی و حزب گرایی بیفتند قطعا

شکست خواهد خوردچراکه شورای شهر اول آنهم در تهران برای همه ما مایه عبرت است که دیدیم

چگونه سیاسی کاری ها و ورود برخی تفکرات حزبی بلایی بر سر پارلمان محلی آورد.

 

  وهمه بدانید که جلیل خرده فروش بعنوان شهردار ابقا شده و زمانی برای این مسئله تعریف

                                                 نشده است

 

            جواب بعضی شبهات و استدلال های غرض ورزان:

 

همیشه مجبوریم جوابی برای تمام شبهات بنویسیم ولی کاش نویسنده خود صاحب مطلب باشد در حالی که روند

عکس آن را اثبات کرده و شخص نویسنده فاقد حتی شعور فکری و نویسندگی و مفعول قاعده و بازیچه دست  تبعید

شده ملک شهرداری میباشد و حتی از آن بالاتر ؛ طبق قانون پالایش نخاله از سیستم ایشان را به ده کوره های

اطراف برای کشف استعداد روانه کرده اند

و عده ای هم در مجموعه غافلان پشت سر این جویای نام در قالب های مختلف خودنمایی میکند

حال چند سوالی از جرگه غافلان و شورای سیاست گذاری بیت رجاجیم دارم در ابتدا اساتید گرام میدانید

که عده ای را که سر تیتر کاغذهایتان کردید و اعتقاد نداشته تان را به درهم و دینار به آنها فروختید و عده ای را تاج

دار ملک رویایتان دانستید 

                         حال یک سوال چند نفر از این دوستان بر ابقاء شهردار

  رای مثبت داده اند چرا مهر تایید بر نامه کسی میزنید و بعد نطراتش را منکر میشوید؟؟؟؟

                       یعنی به تیپ طرف رای مثبت دادید یا اندام آرنولدیش ؟؟؟

چرا به شعور و آراء منتخبین مردم توهین کرده شب انتخاب و ابقا ءشهردار با اعضای شورا تلفن پشت تلفن که مبادا

فلانی ابقا شود جریان چیست ؟؟؟ خط شما را چه کسی تعیین میکند؟؟؟فکر کنم مردم بهتر قضاوت کنند چک را

                                                   چه کسی گرفته است؟؟؟

                     حال قسمت به قسمت مطالبتان همراه میشویم البته شما که نه آقای مایانا

                                          ((با سلسله بحث های مبارزه با  شهردار)):

در قسمت اول:

 

 

با معرفی اعضای شورای جدید بعنوان اشخاصی سست عنصر که با گام های لرزان به تحلیف قدم میگذارند آنان را اشخاصی فاقد تمیز دادن نیک و بد معرفی کرده و با نشان دادن چهره مهندس واعظ که این اشخاص را به ضیافت افطاری دعوت کرده بودند او را شخصی سیاس برای غالب کردن افکار شومش بر این غافله ره گم کرده نامیدید آیا این توهین به شخصیت حقیقی و حقوقی اعضای شورا چهارم و توهین به رای مردم نیست؟؟؟

و توهین به شخصیت رییس شورای دوره سوم مهندس واعظ نیست؟؟ و چرا شهردار را فردی چاپلوس در دیده همه نشان دادید در حالی که بنا به گفته چند تن از اعضای شورا نه تماسی با ایشان داشته اند نه ارتباطی حتی شب قبل از ابقاء ؟؟؟ نکند با جنیان در ارتباطیت و علوم غریبه میدانید و بر احضار ارواح واقفید؟؟؟

 

وبعد جلوه دادند اعضا شورا جدید بعنوان کسانی که بر سر تصاحب کرسی ریاست شورا با همدیگر درگیر هستند آنها را افرادی منفعل و منفعت طلب جلوه دادید در صورتی که در عمل برای تصاحب مناسب بیشتر تک کاندید را در جلسه تحلیف شاهد بودیم ؟و ذکر اینگونه مطلب که حتی فلان کس کاندیده ریاست شده به تخریب شخص پرداخته اید مگر او با دیگران در این مجموعه چه فرقی داشت؟؟؟؟

 

و با این نگارش اینگونه اظهار داشت که باید پرونده این شورا فقط به خاطر اینکه مطابق میل شما نشده بسته شود زیرا با ابقا شهردار ایشان باید همچنان در محل تبعیدیش به کشف استعدادهایش بپردازد و اهدافش در نطفه خفه شود.....

 

و در آخر نیز بی شرمانه شورا را فاقد اراده و برده افکاری این و آن نامیدند ...

 

                                          نوشته دوم در این باب:

 

اظهار داشتند که بعضی قشر های سیاسی بر ابقای خرده فروش در منصب شهرداری به شدت به شورا ها فشارمیاورند این امر چطور ممکن است در حالی که اعضا شورا هریک مستقلا رای خود را فارغ از تمام شعارهای سیاسی علنا اعلام میکنند و جالب این است که با مشورت وبا اقشار مختلف به این تصمیم اقدام میکنند.

 

آیا میتوانید این گروه های را که متهم به فشار سنگین به شورا  ذکر کردیدنام برده یا ادای یکی از اعضای شورا را در این وادی مستندا ارائه کنید؟؟؟یا این نظر حاصل ذهن مشوش شماست؟

ما خودمان نیز در جلسه تجلیل از شورای سوم حضور داشتیم در کدام قسمت یا کجا آقای امام جمعه دست به تبلیغ مبالغه آمیز آقای شهردار زدند در حالی که ما فایل صوتی جلسه رو هم در اختیار داریم ؟؟؟

یا حتما منظور خاصی اعم از اینکه آقای خرده فروش توسط امام جمعه تایید میشود را میخواهید القا کنید؟؟؟

اصلا امام جمعه چه نیازی به تایید و تمجید از آقای خرده فروش دارد و این طرز بیان اهانتی بر جایگاه فاخر ایشان میباشد ؟؟؟چرا اذهان را مشوش میکنید تا جهت فکریتان را القا کنید؟؟؟؟

 

 

در تماسی هم که با مسئول دفتر آقای امام جمعه داشتم ابراز کردند که ایشان همیشه از همه مسئولین شهر دفاع کردند حتی ابراز داشتند زمان آقای میعاد درصد این دفاع خیلی بیشتر بود.

در مورد آقای فرماندار ایشان گفتند از 2 نفر شهرداران در سطح استان تقدیر ویژه ای شد یکی از این 2 تن آقای خرده فروش میباشد آیا این تعریفی بیهوده است؟؟؟یا افتخاری برای شهرمان؟

در بخش دیگر منظور از رابطه سنتی چیست ؟؟؟کدام یک از این نمایندگان ابراز داشته که آقای امام جمعه یا فرماندار یا .... به ایشان پیشنهاد ابقا داده آیا قادر به اثبات هستید من در تماس تلفنی که با مسئول دفتر امام جمعه داشتم  این مطلب را کاملا تهمت نامیده و حاصل ذهن مسموم نویسنده دانستند تا افکار پلیدش را تحقق دهد.

 

در قسمت آخر مطلب هم که به رد پروژه های عمرانی پرداخته شده سوالی دارم؟؟؟ آیا تخصص شما در این حیطه میباشد که آزادانه و استادانه خود را نخود هر آش کرده و نظر کارشناسی صادر میکنید ؟؟؟ آیا این توهین به همکارانتان در سنگر شهرداری میانه در جایگاه مهندسی و عمرانی نیست ؟؟؟ مسلما شهردار مشاورینی در این امور داشته و بی شک خودسرانه عمل نکرده است؟؟؟

 

ولی جای بسی شکر دارد که به انجام پروژه های عمرانی اعتراف و اذعان دارید ب حدی که میانه را رو

به توسعه برده است.

 

و در آخر من با تمامی شوراهای عزیز مصاحبه صوتی به همراه دوستان داشتم قبل انتخابات که میتوانید تحقیق کنید همه اظهار بررسی کرده اند نه تعویض و مستند در اختیار دارم .

و افترا ء بستن به اشخاص برای تحقق امیال پوچ را شایسته نمیبینم و در ضمیر هیچ انسان آزاده ای نیست غیر از... کدام رابطه ناشایست شهرداربا کارکنان؟؟؟میتوانید اثبات کنید؟؟؟

                                          قسمت سوم از نوشته ها:

                                یک سوال همین ابتدای مطلب میتوانید بگویید کدام دردسر؟؟؟؟؟

شاید در دهات محل خدمتی شما 2 میلیون مبلغ کلانی باشد ولی در شهر ما 2 میلیون کلان؟؟؟؟ شاید معنای کلان چیز دیگری چنان کلان گفتید ما...

براساس اختیارات شهرداری محترم هر یک از کارکنان میتواند تا 3 میلیون تومان پاداش دریافت کنند که این البته به تشخیص خود شهردار.

اصلا یک سوال دیگر طبق تحقیقات حقیر54 نفر داخل شهرداری پاداش گرفته اند چرا معاون در تیرس شما بوده است؟؟؟؟ نکند خون ایشان پررنگتر است؟؟؟؟

با مقایسه کوتاه آقای صفایی با معاون قبل اکتفا ء کرده دیگر ادامه نمیدهم:

طالب نژاد معاون آقای قراچورلو 1: واحد آپارتمان رهن کامل از صندوق شهرداری با یک دستگاه اتومبیل 24 ساعت در اختیار (شولت )و هر ماه مبلغ 200 هزار تومان حق معاونت  ذر سالهای 85و 84که معادل 2 میلیون الان میشود

آقای صفایی: منزل شخصی یک دستگاه پژو پارس در اختیار ایشان قرار گرفته که هیچ استفاده ای از آن نکرده که در اسناد شهرداری 1 لیتر هم بنزین بنام ایشان ثبت نشده است و هیچ مبلغی به عنوان حق معاونت دریافت نکرده فقط توسط شهردار تقدیر شده است .

خدای این کجا و آن کجا؟؟؟؟ قضاوت با شما؟

 

در مورد سکه شهردار طیق قانون شهردار هیچگاه نمیتواند از بودجه شهرداری تقدیر شود

باید توسط صندوق شورا تقدیر گردد که آنهم محدود میباشد .ولی پاداش 54 نفر از کارکنان شهرداری از صندوق شهرداری تامین میشود.

و بنده نیز بر این قایلم تا فرهنگ تقدیر و  تنبیه نباشد پیشرفتی صورت نمیگیرد...

       آخرین مطلب استدلال خواستن شاگرد تنبل کلاس بواسطه متن استادش

 

ایشان برای رسیدن به مقصد و محبوب خود انگار دست بردار نیستند و اینبار فرافکنی افکار را بامشخص کردن  زمان  وبعضی استدلال ها بیان میکنند .

و میگویند که خرده فروش مشروط ابقا ء شده در حالی که شورا جدید صراحتا خرده فروش را شهردار  میانه اعلام و هیچگونه شرطی با ایشان نگذاشته اند

 

وقتی متن آخر را دیدم یاد جریانی افتادم که شنیدنش خالی از لطف نیست:

روزی کشاورزی الاغی داشت برای فروش به بازار برد هر چه کرد الاغ اش به فروش نمیرفت :

شروع کرد اینگونه صدا زدن که من الاغی دارم علوفه میخورد طلا پس میدهد انقدر گفت و گفت دورش شلوغ شد وبرسر خرید الاغ در بازار بلوای شد تا اینکه کشاورز خود باورش شد که الاغش تخم طلا میگذارد و الاغ را همانگونه به منزل بر گرداند......

این دوستان جمع غافلان انقدر گفتند که انگار خودشان باور کرده اند و انسان جز خنده بر این باختگانه

مشنگ عرصه حقیقت ؛کاری از دستش بر نمی آید ....

 

 

در آخر انقدر جسارت پیدا کردند که بعد از افتراء و توهین و تحقیر با پروی تمام شایعه سازی و صراحتا به دروغ گوی درمقابل اذهان پرداخته اند .

                       کدام برگه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ کدام زمان استعفا ؟؟؟؟؟ کدام شرط؟؟؟؟؟

در آخر به نظر حقیر قلم بدست مزدور بهترین واژه برای غافلان فلج فکر

                             میانه و یار تبعیدیشان در پستوی خرابه های همان دهات زیباست

                                و میانه و تمام منتخبین اش آگاه تر از این  هستند که تحت تاثیر..... قرار گیرند

 

خرده فروش میانه اثبات کرد همیشه حق پیروز است  

                                                                           تکلیفت سنگین تر شد

                                                                                                            شورای جدید ممنونیم

 

 

                                                                           من الله توفیق