تلنگر:آقای نماینده کجا تشریف دارید؟

                                                        بسمه تعالی

وقتی قلم به نگاشتن این مطلب برآوردم نخواسته این مطلب بر ذهنم پوتک وار کوبیده شد و تراوت قلم تقدس یافت بنام دوست پس سخن اینگونه آغاز می کنم:

((ممکن است این سوال برای ما مطرح شود که : "در دوران غیبت ما چگونه از امام بهره می بریم ؟ "

در همین آغاز پاسخ این سوال را در چگونگی بهره وری از امام در دوران غیبت از کلام خود آن حضرت بخوانید که می فرمایند :

 " اما نحوه بهره بردن از من در دوران پنهانیم (غیبت ) همانند بهره وری از خورشید در هنگامی است که ابرها آن را از دیدگان می پوشاند. "

(غیبت شیخ طوسی ص ۱۷۷)

لازم است که همین جا یادآور شویم که پیامبر اکرم  (صلی الله علیه و اله و سلم ) نیز سالیانی پیش در پاسخ به صحابی با وفای خویش جابر بن عند الله انصاری درباره چگونگی بهره گیری از آن حضرت در دوران غیبت می فرمایند: 

 " سوگند به آن کس که مرا به رسالت برگزید ، مردم از او سود برده و به نور ولایتش در دوران غیبت روشن می شوند آن چنان که از خورشید پنهان در پشت ابر بهره می برند . "))

کلام بنام ارباب تبرک شد و بیان در جمعه فراقش بنامش مزین شد .

حال به اصل محتوا می پردازم :

از مدتهای مدیدی که در عالم رسانه به صورت حرفه ای حضور یافتم با عنایت ویژه دوستان در بیشتر جلسات اداری و رسمی و تعیین کننده شهر حضوریافتم و همیشه مسئله ای خاطرم را می آزرد که دیدم سکوت بر آن خروج از عدالت و حمایت از حامیان جرگه غافلان که عادت بر حمایت از حامیلان مالی و منصبی خود دارند است . پس می نگارم ادای دین گردد و  بار سنگین تکلیف به دوش نکشم.

در مقابل حضور یکی از نمایندگان در 99درصد جوامع مردم محور که بارها توسط بعضی چهره ها حرکتی معدوم شده و غلط بود که نظر حقیر مخالف این رای بوده؛((البته لازم به توضیح است که در تصمیمات اساسی وتعیین کننده حضور الزامی است و ادراک نماینده در اهم و موهوم بودن مسئله باید در حد یک نماینده باشد حال اگر نماینده ای در تشخیص آن مشکل دارد حقیر تقصیر را  گردن انتخاب کنندگان می نهم نه آن نماینده واعتقاد دارم نمایندگان شهرم در تشخیص این مسئله اعلمیت دارند))؛ و علت عقب ماندگی دیرین میانه را همین شکاف بین نماینده و مردم دیده ام و نماینده هیچگاه سوای مردم نیست در سنوات گذشته نیز عواقب انفصال نماینده از مردم و اتصال آن به دولتمردان را شاهد بودیم که به بیان جزئیات در آینده خواهم پرداخت.

حال در کنار حضور پررنگ نماینده میانه دکترمددی در تمامی حرکاتهای مردم محور و مسئول محور اهم از جلسات اداری تا کوچکترین افتتاح ها و حتی دعای ندبه صداو سیمای و... حتی به شرط غیبت از اساسی ترین جلسات مجلس.

حال نایاب شدن مهندس حسینی که خود را به ریز سنج بودن در مسائل و نکته سنجی شهره میداند جالب توجه است:

حال به دو مورد از این غیبت های اساسی اشاره کرده و بقیه را تکلیف به اذهان میکنم((تا ... مورد مستندا دارم)):

اولین مورد :که همچون سوالی بی پاسخ الان هم خاطر مرا می آزارد غیبت از جلسه سرمایه گذاران در حسینیه میانه ایهای مقیم پایتخت بود که از خرد و کلان همه حضور داشتند و هیچ عذر مواجهی برای غیبت در این جلسه حتی در پرسش از نزدیکان ایشان نیافتم

اینگونه بپرسم من یک سرمایه گذار؛ وقتی می بینم نماینده یک شهر به 1001 علت در جلسه ای که برای شهرش حکم مرگ و زندگی دارد حضور نیافته آنقدر امنیت کاری احساس میکنم که برای سرمایه گذاری آن شهر را انتخاب کنم؟ عزیزبزرگوار مگر شاعر اساسی تمام مسئولین امر شهرستان مبارزه با رتبه اول بیکاری میانه در استان نیست؟

وخیلی سوال های دیگر ازجمله علت غیبت چیست ؟اختلاف ؟ نفاق؟ بی حرمتی به سرمایه گذارو......

البته انشالله اینگونه نبوده و سرمایه گذاران اینگونه فکر نکرده بودند.

                                                    ........................................

مورد دوم یادواره اخیر شهدای زینبیه و ثارالله شهرستان با حضور بیشتر مسئولین لشگری و کشوری :

دوستان این شهدا بیشترین و مهمترین سرمایه این شهرستان هستن به گونه ای که من بارها شاهد بوده ام حتی خود مهندس حسینی در اکثر نامه هایش اشاره به وجود این عزیزان داشته و وجود اینان را سرمایه مهم در این شهرستان میداند حال آنکه این نمک خوردن و شکستن نمکدان نیست ؟

در یادواره ای که سالی یکبار وقت چند ساعت شماررا تبرک میکند چرا حضور ندارید؟

آیا از بعد مسئولیتی که خارج شویم بر زمه شما حمایت و پاسداشت این عزیزان تکلیف نیست ؟

به صراحت اعلام میکنم حکم نماینده گی شما وقتی اعتبار دارد که حامی خون این عزیزان و پاسبان حریم اینان باشید مگر غیر اینست؟

مگر بودجه 105میلیون تومانی که مقرر گردیده برای این عزیزان اخذ گردد در راس امور کاریتان نباید باشد؟

پس این غیبت مفهومش چیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سخن کوتاه کرده از ادامه باز میمانم مگر به شرط نیاز سایر موارد نیز ذکر میگردد.

                                                                                                                        من الله توفیق

                                                                                                                  امید دارم نقد پذیر باشید