|
یوردوم.آذربایجان
(aminqurd )
آلبوم:
مذهبی و شهدا
کد برای مطالب، وب سایت و وبلاگ:
بازدید کل:
109 بازدید امروز: 107
توضیحات:
باید برای رفتن آماده میشد ...
دستانش را بستند... در گودال دراز کشیده بود، آرام آرام خاک را می ریختند وزن خاک زیاد بود، سنگین شد، اما باز هم نفس می کشید کمتر از چند دقیقه، با رجعتی عاشقانه فاصله داشت نمی دانست قرار است سالها پیکرش دست بسته زیر خاک بماند. شاید 175 نفر باهم لحظه آخر دعا کرده بودند تا وقتی مادرشان زنده است این خبر جایی درز نکند ! . تمام صورتش پوشیده از خاک بود، نفس آخر ... . چه شیرمردانی را تقدیم جنگ کرده ایم ... .
درج شده در تاریخ ۹۴/۰۳/۰۳ ساعت 22:22
برچسب ها:
1
لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید. |
کاربران آنلاین (1)
|