فراموش کردم
رتبه کلی: 1131


درباره من
کارشناس ارشد اقتصاد،

پژوهشگر و مدرس دانشگاه پیام نور،

کارشناس اعتباری بانک سامان

متاهل

شاید در مسائل اقتصادی کمکی از دستم بربیاد.

علاقمندی ها:
- اقتصاد سنجی، اقتصاد کلان

- تجزیه و تحلیل صورت های مالی

- بورس اوراق بهادار

- اقتصاد نفت

- نرم افزارهای EViews, Microfit, OX/Metrics, STATA , SPSS

- تلاوت های ماندگار استاد عبدالباسط، استاد منشاوی و استاد غلوش

- موسیقی سنتی ایرانی و آذربایجانی

- رشته ورزشی کونگ فو توآ

Email: Amir_khanalipour@y
خانعلی پور (amir-khan-153 )    

بچه دار شدن آرايشگر

درج شده در تاریخ ۹۱/۰۸/۲۸ ساعت 19:46 بازدید کل: 478 بازدید امروز: 145
 

بچه دار شدن آرايشگر در شهري در آمريكا، آرايشگري زندگي مي‌كرد كه سالها بچه‌دار نمي‌شد. او نذر كرد كه اگر بچه‌دار شود، تا يك ماه سر همه مشتريان را به رايگان اصلاح كند. بالاخره خدا خواست و او بچه‌دار شد! روز اول يك شيريني فروش وارد مغازه شد. پس از پايان كار، هنگامي كه قناد خواست پول بدهد، آرايشگر ماجرا را به او گفت. فرداي آن روز وقتي آرايشگر خواست مغازه‌اش را باز كند، يك جعبه بزرگ شيريني و يك كارت تبريك و تشكر از طرف قناد دم در بود. روز دوم يك گل فروش به او مراجعه كرد و هنگامي كه خواست حساب كند، آرايشگر ماجرا را به او گفت. فرداي آن روز وقتي آرايشگر خواست مغازه‌اش را باز كند، يك دسته گل بزرگ و يك كارت تبريك و تشكر از طرف گل فروش دم در بود. روز سوم يك مهندس ايراني به او مراجعه كرد. در پايان آرايشگر ماجرا را به او گفت و از گرفتن پول امتناع كرد. حدس بزنيد فرداي آن روز وقتي آرايشگر خواست مغازه‌اش را باز كند، با چه منظره‌اي روبرو شد؟ فكركنيد. شما هم يك ايراني هستيد. چهل تا ايراني، همه سوار بر ماشین آخرين مدل، دم در سلماني صف كشيده بودند و غر مي‌زدند كه پس چرا اين مردك حمال الاغ مغازه‌اش را باز نميكنه

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۱/۰۸/۲۸ - ۱۹:۴۶
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (2)