
چه دقیقه ها که حضورت را فراموش کردم
اما تو فراموشم نکردی...

چه ساعت هایی که غرق در شادی و غرور،
تو رو که پشت همه موفقیتهام قایم شده بودی از یاد بردم
اما تو همیشه به یادم بودی ...
چه روزهایی که سرمو تُو لاکم کردم
و توی غصه هایی که فکر میکردم
تو برای تلافی کارهای بدم برام فرستادی
دست و پا زدم ،
اما تو همیشه کاری کردی که به صلاح من است ...

وقتی خسته از همه جا و همه کس
ناامیدانه به تو پناه آوردم
تو پناهم دادی...
وقتی از آدم های دور و برم دلم گرفت ...
و دنیا غم هاش رو بهم ارزونی کرد
تو به قلبم آرامش دادی...
تو با حضورت به خنده هام هدف دادی ،
به گریه هام دلیل دادی ،
به زندگیم ،
به نفس کشیدنم رنگ دادی..

وقتی قلبم تپید
تو همه عظمت و بزرگیت رو
تو قلب کوچک و خسته ام جادادی..
وقتی دوستام درددلاشون را برام گفتن
و من خالصانه رو به درگاهت براشون دعاکردم
فهمیدم که غم و غصه های دیگرون
بارش سنگین تر از از غصه های خودمه..
اون وقت تو وجودم
شیرینی ِ به یاد دیگران بودن رو چشیدم ..

وقتی بهم بخشیدی و ازم گرفتی
فهمیدم این معادله زندگیه
نه غصه خوردن واسه نداشته هاش ...
نه شاد بودن واسه داشته ها ..
و وقتی به ازای نداشته ها بهم چیز های دیگه ای دادی
اونوقت به بزرگی ومهربونیت بیشتر پی بردم ...
و فهمیدم بیشتر از اون چه که هستی باید مهربون باشی...
خدایا به خاطر سه چیز سپاس گذارم
دادن هایت !!
ندادن هایت !!
گرفتن هایت.......
دادن هایت رانعمت ،
ندادن هایت را رحمت ،
گرفتن هایت را حکمت ...
به علت هزینه های بالا ممکن است سایت از دسترس خارج شود.
لطفا ما را در اینستاگرام دنبال کنید.
من برای تمام حرف های تو
وقت خواهم داشت
و آغوشی
به اندازه ی تمام تنهایی تو
هرگاه دلت گرفت
کافی است چشم باز کنی
تا مرا در کنارت ببینی
خلوت شانه هایم
برای تو