طاقتشو داری بخونیییی؟ یه روزی قلب من ♥ فقط مال یکی بود... اون یه نفر قلبمو شیکوند و رفت... خودم تنهایی رفتمو تیکه هاشو جمع کردم... خواستم به هم بچسبونمشون نشد... دستم با تیکه های قلبم ، زخم شد... اشک ریختم....

ببیــن دختـــــــر جـــــون ! روزی که ازدواج میکنی ... اونی که میخنده ، مادرته چون تو داری خوشبخت میشی ! و تو رو تو لباس عروسی میبینه ... اما اونی که غم داره و از درون از جدا شدنت اشک میریزه ... اونی که تو تا عمر داری ، ناموسشی ... اونی که نمی تونه پشتت نباشه ... اونی که تو آبروشی ... اونی...

هر بامداد آهويي از خواب بر ميخيزد و ميداند كه از تندترين شير بايد تندتر بدود، وگـــــــــر نه كشته خواهد شد. هر بامداد شيري از خواب بر ميخيزد و ميداند از تندترين آهــــــــو بايد تندتر بدود، وگر نه از گرسنگي خواهد مرد. فرقي ندارد آهـــــو باشي با شير، آفتاب كه بر مي آيد آماده دويدن باشي....

سه چيز را با احتياط بردار : قدم ؛ قلم ؛ قســــم سه چيز را پاك نگــــــهدار : جسم ؛ لباس ؛ افكار سه چيز را به كار بگيــــــر : عقل ؛ همت ؛ صبــــر سه چيز را آلـــــــوده نكن : قلب ؛ زبان ؛ چشــــم سه چيز را هيچگاه فراموش نكن : خدا ؛ مرگ ؛ دوست ...

مجوز گناه را به كسي ندهيد چه دلي بشكند چه دلي نشكند ...

دلتنگم.... نه براي كسي ،از بي كسي... خسته ام... نه از تكاپو،از در به دري... نه دوستي،نه يادي،نه خاطره ي شيريني... تنهايم... تنهاتر از آن سنگ كنار جاده اما مشتاقم... مشتاق ديدار آن كس كه صادقانه يادم كند...؟ ...

باران"بهانهْ ايّ"بود‍"كه"زير"چتر"من"تا انتهاي"كوجه"بيايي"كاش"ّنهْ كوچه"انتهايي"داشتّ"و نه"باران"ّبندِّ"مي آمّد............................... ...

آدمها براي لبخندي كه بر لبها مي نشانند، براي احساس خوبي كه بر جامي نهند و براي دردي كه ميكاهند،ميمانند...... ...

يه عاشق ميگه،اگه واسه تو اتفاقي افتاد منـــــــــــــم ميميرم... اما يه رفيق ميگه اگه بميرم هم نميزارم واسه تو اتفاقي بي افته ...

من كه از كوي تو بيرون نرود پاي خيالم! نكند فرق به حالم! چه براني! چه بخواني! چه به اوجم برساني! چه به خاكم بكشاني! "نه من آنم كه برنجم" "نه تو آني كه براني...!!!!!" ...

كهنه فروشي داد ميزد وسايل خراب و شكسته ميخرم ، بي اختيار فرياد زدم دل شكستمو ميخري ؟ داد زد گفت اگه ارزش داشت نمي شكستنش . ...

گاهي اوقات فكر كردن به بعضي ها ، ناخودآگاه لبخندي روي لبانت مي نشاند، دوست دارم اين لبخندهاي بيگاه و آن بعضي ها را ...... ...

نقش درخت خشك را بازي ميكنم،نمي دانم بايد چشم انتظار بهار باشم؟يا هيزم شكن؟ ...

از هواپيما به برج مراقبت: جاي خالي تو دلتون هست فرود بيام يا هنوز دورت بگردم......... ...

توي مارپله زندگي،مهره نباش كه هرچي گفتن بگي باشه،تاس باش كه هرچي گفتي بگن باشه! ...

ما زهر صاحبدلي يك رشته فن آموختيم/ عشق از مجنون و صبر از كوهن آموختيم/ گريه از مرغ سحر خود سوزي از پروانه ها/ صد سرا ويرانه شد تا دوستي آموختيم... ...

دمش گرم، باران را مي گويم... به شانه ام زد و گفت: من به جايت مي بارم... امروز را استراحت كن... خسته شدي!!!! ...

خسرو شيرين دهنان،كه به مژگان شكند قلب همه صف شكنان مست بگذشت و نظر بر من درويش انداخت،گفت اي چشم و چراغ همه شيرين سخنان ...

تنها چيزي كه يارانه اي نشده رفاقته ، چون نتونستن روش قيمت بذارن.......... ...

سعادت گرچه بي رنگ است: ارادت همچنان باقيست: درست است ما كمي دوريم: محبت همچنان جاريست...... ...

نه فقط بنده به ذات ازلي مينازد ناشر حكم ولايت به ولي مينازد گر بنازد به علي شيعه ندارد عجبي عجب اينجاست خدا هم به علي مينازد ...

به سلامتي سربازي كه55 دقيقه تو صف تلفن ايستاد تا 3 دقيقه با عشقش حرف بزنه وقتي نوبتش رسيد و زنگ زد چيزي جز اين نشنيد"مشترك مورد نظر در حال مكالمه ميباشد" ..... ...

هميشه طوري زندگي كنيم كه ديگران توسط ما به خدا نزديكتر شوند ...

ما از اين جهان از پي دلدار ميريم زشوق ديدن حيدر كرار ميريم گر نگشايند دره بهشت را روي ما ، ما بندري هستيم از روي ديوار مي پريم ....... ...

تركه ها در يك سرقت مسلحانه! آب سرد كن بانك كشاورزي را به جاي گاوصندوق دزديدند !......... ...

روداني با بچه اش دعواش ميشه ميگه: به خدا اگه به خاطر يارانه نبود مي كشتمت .......... ...

غروب بود آفتابگردان به دنبال خورشيد ميگشت،ناگهان ستاره اي چشمك زد آفتابگردان با اخم سرش را به زير انداخت. (گلها هرگز خيانت نمي كنند)...... ...

دنيا همش رنگارنگ است هر رنگي تعيين كننده ي يك سرنوشت پس براي تعيين سرنوشتت به هر رنگي وابسته نشو ..... ...