|
رتبه کلی: 629
|
|
|
|
شبی
|
درج شده در تاریخ ۹۲/۰۵/۱۱ ساعت 10:16
بازدید کل:
212 بازدید امروز: 167
|
|
|
می روم اما بدان یک سنگ هم خواهد شکست آنچنان که تارو پود قلب من از هم گسست می روم با زخم هایی مانده از یک سال سرد آن همه برفی که آمد آشیانم را شکست می روم اما نگویی بی وفا بود و نماند از هجوم سایه ها دیگر نگاهم خسته است راستی : یادت بماند از گناه چشم تو تاول غربت به روی باغ احساسم نشست طرح ویران کردنم اما عجیب و ساده بود روی جلد خاطراتم دست طوفان نقش بست
شبی غمگین تر از شبهای فرهاد به یاد لحظه های رفته بر باد به یاد سروهای سبز و عاشق نشستم گریه کردم تا شقایق صدایم یک نیستان بی قراری غروب و حسرت و چشم انتظاری به یادت ای عزیز نازنینم ! شبی تنها و خاکستر نشینم از آن آتش که شب را شعله ور کرد چه بر جا مانده جز خاکستر سرد شکفته یاد گل در گریه هایم پر از حرفم اگر چه بی صدایم به سوگت ای چراغ خانه ی دل چو کولی ای روم ، منزل به منزل که تا شاید ز تو یابم نشانه ز تو ای شاعر هر چه ترانه تو را می پرسم از اندوه مهتاب که می گرید به روی بستر آب تمام چشم را من جستجویم مگر یابم تو را در روبرویم به خارزار جهان ، گل به دامنم با عشق صفای روی تو ، تقدیم می کنم با عشق در این سیاهی و سردی ، بسان آتشگاه همیشه گرمم ، همیشه روشنم با عشق همین نه جان به ره دوست می فشانم شاد به جان دوست ، که غمخوار دشمنم با عشق به دست بسته ام ای مهربان ، نگاه مکن که بیستون را از پا در افکندم با عشق دوای درد بشر یک کلام باشد و بس که من برای تو فریاد می زنم با عشق
باور نکن تنهاییت را من در تو پنهانم تو در من از من به من نزدیکتر تو از تو به تو نزدیکتر من باور نکن تنهاییت را تا یک دل و یک درد داری تا در عبور از کوچه ی عشق بر دوش هم سر می گذاری دل تاب تنهایی ندارد باور نکن تنهاییت را هر جای ای دنیا که باشی من با توئم تنهای تنها من با توئم هر جا که هستی حتی اگر با هم نباشیم حتی اگر یک لحظه یک روز با هم در این عالم نباشیم |
این مطلب توسط حامد رستمی کیا بررسی شده است. |
برچسب ها:
1
لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید.
ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
|
|