فراموش کردم
اعضای انجمن(461) ارتباط با مدیریت انجمن طریقه آپلود عکس ، فیلم وموسیقی میانالی از نگاهی متفاوت طریقه قرار دادن موسیقی و کلیپ در مطلب
جستجوی انجمن
شقایق 69 (anamis )    

یک شب

منبع : http://azadd.blogfa.com/
درج شده در تاریخ ۹۱/۰۶/۳۱ ساعت 15:10 بازدید کل: 996 بازدید امروز: 133
 
 

 

 

دوست دارم یک شبه شصت سال راسپری کنم ،

 

بعد بیایم و با عصایی در دست ،

 

کنار خیابانی شلوغ منتظرت شوم ،

 

تا تو بیایی ،

 

مرا نشناسی،


...ولی دستم را بگیری و از ازدحام خیابان
 
 عبورم دهی!
حالا میروم که بخوابم

خدا را چه دیده ای!

شاید فردا

به مانند پیرزنی برخواستم!

تو هم از فردا ،


دست تمام پیرزنان وامانده در کنار خیابان

را بگیر!

دلواپس نباش!

آشنایی نخواهم داد!

قول میدهم آنقدر پیر شده باشم ،

که از نگاه کردن به چشمهایم نیز ،
مرا نشناسی!

 

و آن شب نرم تر گيتار می زد

نفس آهسته بر سيگار می زد

نایت اسکین

دو دستانش كمی در لرزه بودند

گره بر گيسوان يار می زد‌‍‍ !

نایت اسکین

طنابی حلقه ای از دود سيگار

به ظاهر سايه اش را دار می زد

نایت اسکین

نگاهش در خلاء تا اوج می رفت

فقط آهنگ بی گفتار می زد

نایت اسکین

‌‌‍‌«برادر جان دلم خوش نيست» ، آن شب

همين آهنگ را صد بار می زد

نایت اسکین

چقدر از چشم ها باران فشانيد

ركورد از ابر هم بسيار می زد

نایت اسکین

خيابان ها تماما خواب بودند

و عابر در اتاقش زار می زد

 

 

گفته بودم لب تر کني ....

مــــــيمـــــيرم بـــــــرات

اما ..... نه در اين حد که لبهايت

با لبهاي ديگري تر شود

حالا برو بمير

 

 

 
تنهــا بودن قــدرت مــی خــواهــد

و ایـن قــدرت را کســی بـه مـن داد
 
کـه روزی مـی گفت

تنهــــایـت نمــی گــذارم !!
 

 

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۱/۰۶/۳۱ - ۱۵:۱۴
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (1)