|
شقایق 69
(anamis )
آلبوم:
ادبی
کد برای مطالب، وب سایت و وبلاگ:
بازدید کل:
956 بازدید امروز: 70
توضیحات:
گله دارم سهراب ز هوای نظرت دٌر دهان و گهرت هیچ آورده کسی از غم دوران خبرت ؟ قایقی خواهم ساخت خواهم انداخت به آب سیر اذهان تو در ذهن نگنجد سهراب ننوشتی که چه سان باید ساخت به کدام رود خروشان انداخت آندمی را که نوشتی دلا آبی بود گشته از آب کنون خالی رود چشمه خشکیده ؛ گرفته دل رود عطشام گشته کنون مانع خواب تو کجایی که ببینی سهراب ؟ باید اَبری شد و بارید که جاری شود آب بشنو اینک این باب کوزه ای خواهم ساخت کوزهای از گل ناب تک و تنها رَوَم اَندر پی آب وز قضا ؛ گر که پدید آمد آب می نشینم سر راهی که توان احسان کرد و بدین سان بکنم تشنه لبان را سیراب تا پدید آید از اوّل تالاب و به امید صباحی که دگر تشنه نبینی یک تاک سر نهم سر به سر چاک زمین خواب آرام کنم در دل خاک
درج شده در تاریخ ۹۲/۰۱/۲۳ ساعت 16:13
برچسب ها:
1
2
3
4
5
6
لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید. |
کاربران آنلاین (0)
|