مثل اندوه قرار دل عاشق هایی
تو همان جاذبه ی ساحل و قایق هایی
های شفاف ترین آینه رو در رو
شیشه ی بی غرض ناب حقایق هایی
گریه ی آن موج به دریا زده بود اما تو
بعد از آن زلزله ی هق هق هایی
از پس سخت ترین ثانیه ها می آیم
تا تو اغواگر افسون دقایق هایی
آه ای شادترین غصه ی یک چشم به راه
پشت درها تو فقط لایق لایق هایی
کاش احساس مرا فاش کند این مصراع
آخرین نقطه ی ابراز علایق هایی