فراموش کردم
رتبه کلی: 50


درباره من
پرویز پنبه ای (andoh )    

شعری از استادم زنده یاد قیصر امین پور ،خیال تو

درج شده در تاریخ ۹۲/۰۹/۱۹ ساعت 20:01 بازدید کل: 306 بازدید امروز: 210
 

 

مردن چقدر حوصله میخواهد

بی آنکه در سراسر عمرت

یک روز یک نفس بی حس مرگ ،زیسته باشی

امضای تازه ی من دیگر امضای روزهای دبستان نیست

ای کاش آن نام را دوباره پیدا کنم

ای کاش آن کوچه را دوباره پیدا کنم

آنجا که ناگهان نام کوچکم از دستم افتاد

و لای خاطره ها گم شد

آنجا که یک کودک غریبه

با چشم های کودکی من نشسته است

از دور لبخند او چقدر شبیه لبخند من است

آه ای شباهت دور

ای چشمهای مغرور

ای روزهاکه جرات دیوانگی کم است

بگذار باز هم به تو بر گردم

بگذار تا دست کم،گاهی خواب تو را ببینم

بگذار در خیال تو باشم

بگذار...

بگذریم...

این روزها خیلی دلم برای گریه تنگ است .

برگرد تا خمار نگاهت خواب نیمه شب گردد

 

بنما آغوشت تا حنجره ی ایمان به گریه افتد

بساز چنگی تا دل زخمیم به یادت به گریه افتد

(ابیات آخر بداهه ای بود از سر خواستن توسط حقیر)

 

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۲/۰۹/۱۹ - ۲۰:۰۱
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
2
3
1 2 3


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)