آمده ام مست و ز خود باز نهم ،این دل شیدا
شده ام غرق ز دنیای تمنا چه کنم ای دل شیدا
همه ایام ز خود پرسم چه زیان عشق بهم ،ای دل شیدا
شده ام غرق و ندانم که چرا مست شدم با ،این دل شیدا
نزد صوفی بشدم تا بکنم شرح وقع چه شدم با ،این دل شیدا
نگهم کن به چه وضعی شده ام پیش رخت با تو،ای دل شیدا
گشته ام سخت ملول تا بگشایم لب و گفتاربا،این دل شیدا
چه شود بار خدا بکنی لطف براین دل رمیده ام ،این دل شیدا
دمی بیاساید ز گفته هایم و خوب بیندیشدبا ما ،این دل شیدا
تا شود آنروزم بهارم،مران دلم را به سودا،ای دل شیدا
ندا رسید ز غیبم رقعه ات را رساند پیک بر ،این دل شیدا
ندانستم به کدام درگه روم تا کنم سجده ات بر نیاز ،ای دل شیدا
دگرم باکی نیست گر بمیرم ز رفتنت ،ای دل شیدا
چرا که خواسته هایم بودی و شده ام مست و خرامان ،ای دل شیدا