فراموش کردم
رتبه کلی: 450


درباره من
یشتر داستانهای اجتماعی می نویسم
بگذارید حرفهایم را آنطور که دلم می خواهد بنویسم نه آنطور که دیکته می شود .
حرفهایم نه ابهام دارد و نه ایهام .ساده می نویسم ساده بخوان
با تشکرات قبلی و قلبی : فرامرزی
ف.فرامرزی (anima )    

و اما...

درج شده در تاریخ ۹۴/۰۴/۲۲ ساعت 12:19 بازدید کل: 122 بازدید امروز: 122
 

و عشق زاده می شود

از زهدان زنی که

پا پلک های متورم

طفلان پری رخش را

به معصومیت زائویی کم جان

به پابوس تیغ تیز

به مسلخ می آورد

و ...

قربانیان

با خونهای منجمد

عطوفت رافت را در چشمان شیشه ای می شکنند

سنگینی سرد روبات های بی دل .

بد فرجامی نفرین ابدی

را اسرافیل در صورش می دمد

و زمین

روح مذابش را با قطرات شبنم

روی گونه های رنگ باخته ی خدایان تمدن می نشاند

و نعلین های آهنی می پوسند

این مطلب توسط محراب عبوسی بررسی شده است.
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
2
1 2


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (2)