فراموش کردم
رتبه کلی: 1893


درباره من
**********
دل خوش از آنیم که حج میرویم
غافل از آن که کج میرویم
کعبه به دیدار خدا میرویم
او که همین جاست کجا میرویم ؟


*********
Queen (anzan )    
   
عنوان: بازی با روح وروان ۳
بازی با روح وروان ۳
کد برای مطالب، وب سایت و وبلاگ: بازدید کل: 195 بازدید امروز: 193

این تصویر توسط محراب عبوسی بررسی شده است.
توضیحات:
شعر طنز



باز شوهر بی بهانه

با ادایی کودکانه



هیکل چون استوانه

میکند غر غر به خانه



یادم آید روز اول

گردنش کج, دست و پا شل



پیش بابا موش می شد

سرخیش تا گوش می شد







دختری افتاده بودم

مهربان و ساده بودم



نرم و نازک

شاد و چابک



چشمهایم همچو آهو

عطر موهایم چو شب بو



می شنیدم از لب او

حرفهایی همچو جادو



من غلام خانه زادت

جان دهم هر دم به یادت



گر نیایی خانه ی من

می گریزد روحم از تن



بعد از آن گفتار زیبا

خام گشتم من همانجا



شد به پا جشن عروسی

کیک و شام و دیده بوسی



بعد از آن دیگر ندیدم

هرگز آن اوقات بی غم



قسمتم یک مرد جانی

اندکی لوس و روانی



بی اراده همچو یابو!

پرخور و مغرور و پر رو



بشنو از من جان خواهر

هر که کرد این دوره شوهر







خاک بر سر گشت و حیران

شد پشیمان,شد پشیمان, شد پشیمان

فقط برای شادی روانتون 
 
درج شده در تاریخ ۹۵/۰۳/۰۳ ساعت 21:05
برچسب ها:
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
تبلیغات

1
2
3
4
5
1 2 3 4 5


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
کاربران آنلاین (1)