|
Queen
(anzan )
آلبوم:
تصاویر پروفایل
کد برای مطالب، وب سایت و وبلاگ:
بازدید کل:
195 بازدید امروز: 193
توضیحات:
شعر طنز
باز شوهر بی بهانه با ادایی کودکانه هیکل چون استوانه میکند غر غر به خانه یادم آید روز اول گردنش کج, دست و پا شل پیش بابا موش می شد سرخیش تا گوش می شد دختری افتاده بودم مهربان و ساده بودم نرم و نازک شاد و چابک چشمهایم همچو آهو عطر موهایم چو شب بو می شنیدم از لب او حرفهایی همچو جادو من غلام خانه زادت جان دهم هر دم به یادت گر نیایی خانه ی من می گریزد روحم از تن بعد از آن گفتار زیبا خام گشتم من همانجا شد به پا جشن عروسی کیک و شام و دیده بوسی بعد از آن دیگر ندیدم هرگز آن اوقات بی غم قسمتم یک مرد جانی اندکی لوس و روانی بی اراده همچو یابو! پرخور و مغرور و پر رو بشنو از من جان خواهر هر که کرد این دوره شوهر خاک بر سر گشت و حیران شد پشیمان,شد پشیمان, شد پشیمان فقط برای شادی روانتون
درج شده در تاریخ ۹۵/۰۳/۰۳ ساعت 21:05
برچسب ها:
1
2
3
4
5
لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید. |
کاربران آنلاین (1)
|