فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 15945


درباره من
شیطان نیستم...
فرشته هم نیستم...
خدا هم نیستم... فقط دخترم...
از نوع ساده اش...
حواگونه فکر میکنم...
فقط بخاطر یک _سیب_ تا کجا باید تاوان داد؟؟
ما جز کدوم یکی هستیم؟؟؟؟
4 نفر بودن. اسمشون اینا بود:همه کس. یک کسی . هرکسی. هیچ کس اینا کار مهمی در پیش داشتن! و همه مطمین بودن که یک کسی این کارو انجام میده!هر کسی میتونست این کارو انجام بده اما هیچ کس این کارو نکرد. یک کسی عصبانی شد . چرا که این کار.کار همه کس بود. اما هیچ کس متوجه نبود که همه کس این کارو نخواهد کرد!...
تاریخ درج: ۹۳/۰۸/۳۰ - ۲۱:۳۲ ( 4 نظر , 141 بازدید )
اهل دانشگاهم...
اهل دانشگاهم... رشته ام علافیست جیب هایم خالیست پدری دارم حسرتش یک شب خواب! دوستانی همه از دم ناباب و خدایی که مرا کرده جواب... اهل دانشگاهم قبله ام استاد است جانمازم نمره! خوب میفهمم سهم اینده من بیکاریست من نمیدانم که چرا میگویند مرد تاجر خوب است و مهندس بیکار و چرا در وسط سفره م...
تاریخ درج: ۹۳/۰۸/۲۹ - ۱۸:۴۸ ( 6 نظر , 122 بازدید )
مامانی دوست دارم...
من بدهکار توام ای مادر همه جانی که به من بخشیدی لحظاتی که برای امن من جنگیدی و بدهکار توام عمرت را روزهایی که ز من رنجیدی اشک ها دزدی و به من خندیدی من بدهکار توام ای مادر . . . . . . . مامانی دلم برات تنگ شده. حالا که رفتم دانشگاهو ازت دورم میدونم چه گلی بودی و هستی. مامان منو بخاطر ...
تاریخ درج: ۹۳/۰۸/۲۹ - ۱۸:۴۰ ( 0 نظر , 71 بازدید )
یه روز خوب میاد...
یه روز خوب میاد که بالای عکسم مینویسن: "ان لالله ان الیه راجعون" یه خط مشکی هم کنارش... منم دارم لبخند میزنم تو عکس..   به امید اون روز...              ...
تاریخ درج: ۹۳/۰۸/۲۹ - ۱۷:۵۰ ( 1 نظر , 148 بازدید )
یادتونه؟؟؟
یادتونه سر کلاس درس تخته پاک کن رو خیس میکردیم ... میکشیدیم رو تخته.. فکر میکردیم خیلی تمیز شده... بعد که تخته تمیز میشد میدیم چه گندی زدیم... الان همین حس رو نسبت به زندگی دارم......
تاریخ درج: ۹۳/۰۸/۲۹ - ۱۷:۴۴ ( 2 نظر , 111 بازدید )
نمیدانم به کدام تنهایی خندیدم که تنها شدم...
نمیدانم به کدام تنهایی خندیدم که تنها شدم.......
تاریخ درج: ۹۳/۰۸/۲۹ - ۱۷:۴۰ ( 1 نظر , 215 بازدید )
مگه وقتی زنده بودم کسی ارزشمو فهمید؟؟
مامان؟؟ لحاف من صورتی بود. چرا سفید شده؟؟ بالشم مثله پنبه بود . چرا مثل سنگ شده؟؟   بابا؟؟ تو میدونستی من از تاریکی میترسم... چرا لامپو روشن نکردی؟؟ مگه داره بارون میاد ؟؟!!چرا همه جا بوی خاک میده؟؟ من که دیروز حموم بودم ... چرا منو شستن؟؟   عشقم؟؟؟؟ چرا گریه میکنی؟؟ .......اروم...
تاریخ درج: ۹۳/۰۸/۲۹ - ۱۷:۳۷ ( 0 نظر , 115 بازدید )
شانه هایت ساعتی چند؟
امشب پر از بغضم... شانه هایت ساعتی چند؟؟؟...
تاریخ درج: ۹۳/۰۸/۲۹ - ۱۷:۳۰ ( 3 نظر , 132 بازدید )
نرو!!!!!!!
یه جایی هست که باید دستشو بکشی... نگهش داری... صورتشو میون دستات محکم بگیری... تو چشاش زل بزنی و بگی ببین!!!! من دوست دارم...  نرو!!!!!...
تاریخ درج: ۹۳/۰۸/۲۸ - ۲۳:۲۴ ( 4 نظر , 109 بازدید )
شیطان تنهاست
دست و پنجه نرم میکنم با شیطان سر طناب بندگی هی من میکشم... هی او میکشد... تا سر انجام در زمین که نشیند گره پیروزی چه جدال نا برابریست من. خدا را دارم بیچاره شیطان. تنهاست...
تاریخ درج: ۹۳/۰۸/۲۸ - ۲۳:۲۰ ( 0 نظر , 114 بازدید )
چگونگی درج آگهی در سایت و قسمت تبلیغات سایت و اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی urg.ir
کاربران آنلاین (0)