گاهي در ميان كامنتها هم ميشود به سوژه رسيد. هموطن خوشذوقي براي يكي از اخبار مربوط به كشته شدن قذافي كامنتي قريب به اين مضمون گذاشته بود كه: قذافي رو بيخيال، محافظاش چي شدن؟ همين ماجرا من را به فكر انداخت تا سياههاي از گمشدگان تهيه كنم: *** تعدادي از محافظان قذافي كه همگي زنان جوان بودند گم شدهاند. از يابندگان تقاضا ميشود شماره تلفن ما را به آنها بدهند تا همگي از نگراني در بياييم. (گروهي از انقلابيون جوان و مجرد ليبي)
*** يك عدد ليست مهم و گرهگشاي انتخاباتي حاوي اسامي «مفسدان اقتصادي» كه در جيب كاپشن رئيس جمهور بوده، گم شده. از يابنده تقاضا ميشود تا پيش از انتخابات مهم مجلس آن را بياورد و مژدگاني كلان دريافت كند. (صادق محصولي؛ سرمايهگذار و عضو شوراي مركزي جبهه پايداري)
*** مادر اينجانب سالهاست كه گم شده. لطفاً پيدايش كنيد. (هاچ، زنبور عسل)
*** شخصي موسوم به «بنلادن» از دوستان و بستگان سببي اينجانب مفقود شده است. (جرج دبليو بوش)
*** مجسمههاي اينجانبان گم شده است. آخه چرا؟ (شهريار، صنيعخاتم، ستارخان، باقرخان، مادر و فرزند و ...)
*** مبلغ 3000 ميليارد تومان پيدا شده. صاحب آن با ارائه نشاني ميتواند پولش را دريافت كند. (گروه امير منصورآريا)
*** مدتي است كه از پرونده بنده خبري نيست. از يابنده تقاضا ميشود آن را گم وگور كند. با تشكر. (شهرام جزايري)
*** حلقه اينجانب گم شده. آبرويم در خطر است. از يابنده تقاضا ميكنم آن را به همه نشان بدهد تا آبروي يك نامسلمان حفظ شود. (چارلز داروين)
*** قاتل اينجانب مفقود است. لطفاً پيدايش كنيد. به يابنده عوض مژدگاني، ضربه نهايي استاد را ياد ميدهم. (بروسلي)
*** نورِ جان در ظلمت آباد بدن گم كردهام آه از اين يوسف كه من در پيرهن گم كردهام (بيدل دهلوي)
*** برادر اينجانب موسوم به «نمكي» كه داراي اختلال حواس ميباشد و شباهت زيادي نيز به آقاي «مهدي فخيمزاده» دارد، گم شده است. به يابنده يك CD فيلم «مسافران مهتاب» تقديم ميشود. (سليمان برادر جوياي كار «نمكي»)
*** قاتل كندي گم شده. به يك قاتل نيازمنديم. (كاخ سفيد)
*** حقيقت گم شده است. از يابنده تقاضا دارم آن را حفظ كند. (تاريخ)