پژوهشی درنژادوزبان اذربایجانی ها
درمورد نژاداذربایجانی ها نظرواحدی وجودنداردامااکثرآ معتقدندساکنان اصلی اذربایجان ازچندین هزارسال قبل ترک نژادبوده وهمین دیدگاه امروزتوسط پان ترکیست ها بشدت ترویج می شود .
اذربایجان ازدوره انسانهای اولیه مسکون بوده وبارهامسکن اقوام وطوایف مختلف شده است . طوایف وقبایلی نیزازاین جابجایی های دیگرکوچ کرده وگاهی بعدازمدتهابه همین جابازگشتند . برهمین مبناقبایل واقوام ترک زبان نیزازجمله اقوامی بوده اندکه ازدیربازدراین سرزمین اقامت داشته اندومی توان انان را جزوساکنان بومی این سرزمین دانست . غیرازترک زبانان بومی ، کوچ نشین ترک نیزهرازچندگاهی به این سرزمین واردمی شدندوباساکنان اینجاوازان جمله باهم زبانان بومی خوددرمی امیختند .
بنابراین به اعتقادبرخی ازکارشناسان دراذربایجان بادونوع ترک زبان سروکارداریم ، بومیان ومهاجران ودراین میان معمولآسخن ازترک زبانان نوع دوم (مهاجر) رفته وبه بومیان توجهی نشده است .
« حاجیف » درکتاب زبان ادبی اذربایجان چنین می نویسد :
" موضوع دیگری که موردتذکرطرفداران نظرموردبحث قرار می گیرد ، این است که منابع تاریخی معمولآبه اقوام دارای موقعیت سیاسی برتروحادثه ساز توجه دارند و قبایل بومی جاافتاده راکه به زندگی روزمره خودادامه میدهند، نادیده می گیرند . درمورداذربایجان هم ازانجایی که مادهاوپارس هاوپارت های ایرانی زبان دردوران پیش ازاسلام ازموقعیت سیاسی برتری برخورداربوده اند ، اقوام غیرایرانی زبان وازان جمله ترک زبانان ساکن اذربایجان عهدباستان تحت الشعاع انها قرارگرفته اندوازمیدان دیدوتوجه دورمانده اند . درحالی که طوایف وقبالیل غیرایرانی زبان وازان جمله ترک زبانان ، پیش ازراه یابی مادهابه این سرزمین ، دراینجاسکونت داشته اندوحتی بخشی ازطوایف وقبایل تشکیل دهنده ی اتحادیه طوایف مادغیرایرانی بوده اند . " (1)
حاجیف خاطرنشان میکندکه ترک زبانان ساکن اذربایجان قدیم باامدن سکاهاکه بخشی ازانان هم زبانشان بودند ، تقویت شدندوبرحجم ووزن عمومی توده ی انهادراین سامان افزوده شد . (2)
میرعلی سیدوف بران است که درمنشأء وترکیب مردم اذربایجان سه شاخه عمده شرکت داشته اندکه عبارتنداز :
" قبایل مادکه اساسآ دربخش اذربایجان زندگی می کرده اند ، اران – البان هایی که درشمال می زیسته اندوسرانجام قبایل ترک زبان که ازدیربازدرهردوبخش اذربایجان مسکن گزیده اند . لکن سهم هرکدام ازاین سه شاخه درترکیب قومی مردم این سامان به یک اندازه نیست سهم عمده باقبایل ترک زبان بوده است . " (3)
زبان یکی ازعوامل بسیارمهم درشناخت یک ملت وتمایزاوازدیگرملل به حساب می اید . البته مواردی نیزوجوددارد که زبانی بریک ملت تحمیل شده وبه مرور زمان جای زبان مادری راگرفته است . درموردزبان مادری مردم اذربایجان سخنها گفته شده است و منابعی به نگارش درامده است .
یکی ازعلل مهم پرداختن به ریشه یابی مردم این خطه ، استقلال زبانی ونژادی این سامان ، ازایرانیان است .
به اعتقاداکثر اندیشمندان فرهنگ وزبان اصلی ساکنین اذربایجان ترکی است . شمارمنابع تاریخی که مورداستناد می باشدبیش ازچندین موردمی باشدکه تعدادی ازانهاعبارتنداز :
1 – کتاب «oppert» باستان شناس فرانسوی که مادهاراالتایی وترک دانسته است .
2 – داستان ابوالعلای معری شاعرعرب قرن پنجم هجری
3 – نامه دانشوران که دراواخردوره قاجارمنتشرشده است ومستند ان داستان ابوالعلای معری است .
4 – کتاب لسترنج که درتعریف واژه ی اذری به نام دانشوران استنادکرده است .
5 – منبعی که قطران تبریزی شاعرقرن پنجم هجری رابه استناداشعارش ترک می داند .
6 – کتاب « دده قورقود » به زبان اغوزی که به نیاکان مردم اذربایجان نسبت داده می شود . (4)
درسالهای اخیرکتابهاومقالات ومصاحبه های فراوان دراین راستامنتشرشده است .
زبان وفرهنگ ترکی ازدیدگاه بیشتراندیشمدان دارای سابقه ای بیش ازهفت هزارسال دراذربایجان وایران است . صدهاکتیبه سنگی ، لوحه های سنگی وگلی ، نوشته های روی پوست حیوانات وهزاران دست نوشته به یادگارمانده ازاعصاروقرون طولانی ، گواهان صادق این سابقه فرهنگی است .
امادرکل بیشترزبان دانان وصاحب اندیشان زبان ونژادمردم اذربایجان راترکی می دانندومعتقدند کسانی که زبان ونژادمردم اذربایجان رابرخلاف این متصورند عمدتآ غیرکارشناس ویادست نشانده بوده واهداف سیاسی دارند .
پاورقی :
-
تاریخ زبان ادبی اذربایجان ، حاجیف ، صص 3 - 22 ، به نقل ازرحیم رئیس نیا ، اذربایجان درسیرتاریخ ایران ، بخش اول ( تبریز : انتشارات نیما ، 1368 ) ص856
-
پیشین ، ص 872
-
پیشین ، ص 3 – 872
-
غلامرضاانصاف پور ، تاریخ تباروزبان مردم اذربایجان ،( تهران : انتشارات فکرروز ، 1377) صص 39 - 44
منابع : (بهره گیری ازمنابع پایان نامه ارشدم)
1 – رئیس نیا ، رحیم ، اذربایجان درسیرتاریخ ایران ، بخش اول ( تبریز : انتشارات نیما ، 1368 )
2 – انصاف پور ؛ غلامرضا ، تاریخ تباروزبان مردم اذربایجان ( تهران : انتشارات فکرروز ، 1377)
3 - بهره گیری ازمقاله ها و سایرپایان نامه ها درکتابخانه مرکزی تهران