سال نو
می شود امسال بهتر سال نو
بهتر از هر سال دیگر ، سال نو
می شود با لطفِ مسوولین امر
غصه و غم خاک برسر ، سال نو !
یا پیامک می رسد از دوستان
یا که می آید نمابر سال نو !
نیست بعد از توپ و تانک و فشفشه
صحبت از شیر سماور ، سال نو !
طبق تمهیدات مجلس بعد از این
می رود تا ماه آذر سال نو !
کارمند از فرط بی دردی فقط
کیف خواهد کرد با هر سال نو !
هفت گاو چاق دارد می خورد
هفت تایی گاو لاغر ، سال نو
پس برای صرفه جویی جای مرغ
حال کن با تخم کفتر ، سال نو!
این شکافِ بین ما و زندگی
می شود این بار کمتر ،سال نو
چرخ پر باد تورم چارتاش ،
می شود بدجور پنچر سال نو !
می نماید دولت خدمتگذار
کوچه ها را سنگ مرمر ، سال نو !
با کمی تغییر در جنس بشر
می شود خواهر ، برادر سال نو !
( یعنی از جنس مونث می توان ،
ساخت یک جنس مذکر سال نو ! )
رشد خواهد کرد هر چیزی ! به جز
طفلکی این دبّ اصغر ، سال نو !
هر کسی پایین منبر بوده است
می رود بالای منبر ، سال نو !
خاک بر فرق کسی که می زند
همچنان از پشت خنجر ،سال نو
گرگ چندی در لباس میش رفت
می شود رو دستش آخر ، سال نو
آن که بالا بوده می آید به زیر
با زرنگی می رود در ، سال نو !
از در و دیوار مهمان می رسید
میهمان ؟ نه ! قوم بربر ، سال قبل !
حکم این جانب وَ آن الواط ها
یک مویز و چل قلندر ، سال قبل !
نامسلمانی که می دیدم شدید
می شدم از بیخ کافر ، سال قبل !
مثل دریا بود و ما را غرق کرد ،
درخودش نرخ شناور سال قبل !
جای نان با بچه گفتم می خرم
من برایت باز مادر ، سال قبل !
من پسر می خواستم ، البته باز
همسرم زایید دختر ! سال قبل
گور بابایش ولی این بار شد
ظاهرا از ما مکّدر ، سال قبل !
مثل ابراهیم اگر فرصت شود
می دوم دنبال هاجر، سال نو !
فکر تجدید فراشم ، منتها
زن نمی گیرم مگر ، در سال نو !
از کتاب خاطراتم میوه رفت
می رسد اما چغندر سال نو !
بچه می خواهد لباس و پول نیست
باز شد صحرای محشر ، سال نو !