فراموش کردم
رتبه کلی: 1217


درباره من
من 19سالمه از بستان اباد

رشته ی مهندسی عمرانم سال سوم
با ویزگی خون سرد ودوسدار خوبی بر خوردار از روحیه ی بالا
هر چی دلتان خاست بنویسید

دمی که بی تو سر آید
خدا کند که نیاید
09332368973



نایک طرح


امین گوهری (asani )    

دلیل عوض شدن پسر ها در مرور زمان

درج شده در تاریخ ۹۱/۰۸/۲۳ ساعت 13:38 بازدید کل: 492 بازدید امروز: 151
 

دلیل عوض شدن پسرا تو مرور زمان اینه ..!! :-|  حداقل واسه من که اینه
هی دختر خانوما بخونین
<
>
<
>
<
روز اول

پسر: سلام

دختر : سلام
پسر: چطوری؟
دختر : بد نیستم مرسی

.

.
.

هفته اول


پسر: سلام
دختر : علیک سلام
پسر: چطوری؟
دختر : بد نیستم مرسی . تو چطوری؟

.

.
.

هفته دوم


پسر: سلام
دختر : علیک سلام . چطوری؟
پسر: قربانت . بد نیستم . تو چطوری؟
دختر : مرسی .... خوبم

.

.
.

هفته سوم


دختر: سلام
پسر: سلام . چطوری ؟ خوبی؟
دختر: مرسی خوبم . خیلی خوبم و یک نگاه معنی دار (بقول امروزیها میده به پسره)

.

.
.

هفته چهارم


دختر : سلام عزیزم . چطوری ؟ خوبی؟
پسر: سلام عزیز دلم . مرسی بد نیستم . تو چطوری ؟
دختر : مرسی . می دونی ؟ می خوام یک چیزی بهت بگم . نمی دونم الان بگم یا بعد؟
پسر: بگو عزیزم
دختر : نه! ... حالا زوده ..... باشه بعد!

.

.
.

هفته پنجم


دختر : سلام عزیزم ... چیزی که هفته پیش می خواستم بهت بگم این بود که دوستت دارم ... عاشقتم ... زندگی بدون تو برام بی معنیه . تمام!!!! آینده خودمو با تو می بینم . اگه تو نباشی آینده برای من هیچه!!!
و کلی از این حرفا..... و پسر باور می کنه!

پسر : ♥ ♥ ♥


.
.
.

هفته ششم


پسر: امروز یک دختری توی خیابان آمد از من یک آدرس پرسید . منم...
دختر : دیگه چی ؟!!! دلمو شکستی . تو که می دونی من چقدر حسوذم. چرا این کارو کردی؟
پسر: من که کاری نکردم فقط جواب سوالشو دادم....
دختر : یک قول به من میدی؟
پسر: بله
دختر : قول بده دیگه با هیچ دختری حرف نزنی
پسر: باشه عزیزم قول میدم...
روابط سالم و صمیمی و رمانتیک بدون برقراری كوچكترین تماس (حتی یك بوسه!) ادامه دارد و ...

و ...


.
.
.

.

.
.

.

.
.

ماه هجدهم


دختر : برام خواستگار اومده
پسر: غلط کرده اومده !!!
دختر: چرا؟ خوب طوری که نیست اونم بالاخره آدمه !
پسر : تو چه جوابی بهش دادی ؟
دختر : هنوز هیچی !
پسر: ما کلی قرار مدار با هم داشتیم ! حالا می خوای اونو بذاریش جای من ؟
دختر : یه چیزی رو می دونی ؟ اون هیچ وقت نمی تونه جای تو رو بگیره !
پسر :من چیکار کنم ؟
دختر : نمی دونم ! فقط به من فکر نکن ! من اگه بدونم تو به من فکر می کنی آب خوش از گلوم پایین نمی ره !میگم برو زودتر زن بگیر...
پسر :حسودیت نمی شه ؟
دختر : نمی دونم چرا دیگه از این که تو رو با دختر دیگه ای ببینم حسودیم نمی شه !!
پسر: در فکر و خیال خود ..... من می دونم چرا !

بعدش پسر از خاطرات خوش گذشته می گه و دختر هم برای خالی نبودن عریضه مراسم آبغوره گیری رو اجرا میکنه !!!


.
.
.

دوران خوش دختر و دوران تحول پسر شروع می شه!!!


.
.
.

دید پسر نسبت به دختر ها عوض می شه.


قلبش نسبت به واژه هایی از قبیل دوستت دارم و عاشقتم مقاوم میشه و از اون به بعده که سعی میکنه از همون اول رابطه رو به نتیجه برسونه...

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۱/۰۸/۲۳ - ۱۳:۳۸
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (1)