خوشحالی یا زندگی پر محتوا ؟؟؟

یادم هست از زمانی که خود را فهمیده ام

همیشه و همیشه درگیر ژرفای زندگی بوده ام

مجذوب خواندن کتابهایی که بیش از پیش مرا در ژرفای آن فرو می برد

اما

اما با دیدن انسانهای اطرافم گاهی دچار تناقض می شوم

تناضی میان

خوشحالی و زندگی پر محتوا !!

از زندگی بزرگان و گذشتگانم دریافته ام که هرچه بیشتر به ژرفای آن بیندیشی بیشتر در آن فرو می روی

واقعاً که این چنین است .

قسمت جالب انگیز آن زمانی بود که چندی پیش به هنگام تماشای تلویزیون

برای چند دقیقه روی یک کانال که گویا یک سریال جنایی پخش می شد مکث کردم

پیر مردی داشت حرف می زد

" خوشحالی یا زندگی پر محتوا ؟؟

انسانهایی که خوشحالی را انتخاب می کنند

نه به گذشته فکر می کنند و نه به آینده

فقط و فقط در حال زندگی می کنند؛

اما انسانهایی که زندگی پر محتوا را بر می گزینند

همیشه و همیشه

به گذشته فکر می کنند و نگران آینده هستند! "

برای چند لحظه دنیا برایم متوقف شد

گویا روی زمان توقف کرده باشم

به این اندیشیدم که تمامی چیزها و اتفاقات اطرافم گویای همین موضوع بوده و هست؛

چرا که انتخاب من این بوده است

آذر نمی تواند مثل یک رباط که کوک شده باشد تسلیم سرنوشت باشد

آذر مسبب یک رؤیای حقیقی است

رؤیای زندگی پر محتوا

مدت هاست که فلسفه ی زندگی اش این است

" ذره ای از رؤیا "