فراموش کردم
رتبه کلی: 779


درباره من
تاریخ عضویت
94/7/2
میر اسماعیل موسوی (asmail-1109 )    

تشنه ی یک قطره بارانم

درج شده در تاریخ ۹۴/۱۰/۲۵ ساعت 20:28 بازدید کل: 223 بازدید امروز: 222
 

خسته ام...ازخود گریزانم...نمی دانم چرا؟

غم زده بر جسم بی جانم...نمی دانم چرا؟

باد،گویی ریشه ام را سست و بی جان کرده است!

همچو برگی دست طوفانم...نمی دانم چرا؟

روزگاری در سرم سودای جنگل بود و حال

تک درختی در بیابانم...نمی دانم چرا؟

من که خود "دنیای باران" بودم اینک اینچنین

تشنه ی یک قطره بارانم...نمی دانم چرا؟

سهم من از زندگی جز درد و ناکامی نبود...

من دلیلش را نمی دانم...نمی دانم چرا؟

گرچه تو روح مرا در هم شکستی! باز هم

با تو هستم،با تو می مانم...نمی دانم

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۴/۱۰/۲۵ - ۲۰:۲۸
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)