فراموش کردم
رتبه کلی: 779


درباره من
تاریخ عضویت
94/7/2
میر اسماعیل موسوی (asmail-1109 )    

سینه مالامال درد است؛ ای دریغا مرهمی

درج شده در تاریخ ۹۵/۰۷/۲۱ ساعت 18:32 بازدید کل: 205 بازدید امروز: 202
 

کاروان افتاده امشب دست هر نامحرمی
سینه مالامال درد است؛ ای دریغا مرهمی!
چند روزی داغ هفتادو دو گل را دیده ام
دل ز تنهایی به جان آمد خدا را همدمی
خیز وبا دست بریده با نگاهی غرق خون
ساقیا جامی به من ده تا بیاسایم دمی

روز عاشورا نمی دانی چه برجانم گذشت
صعب روزی بوالعجب کاری پریشان عالمی

مجلس عیش است وشام ذلت وخاری به راه
ریش باد آن دل که با درد تو خواهد مرهمی
خطبه هایم این محافل را به آتش می کشد
رهروی باید جهانسوزی نه خامی بی غمی
با چنین حیوان صفتهایی که اینجا دیده ام
عالمی دیگر بباید ساخت وزنو آدمی
یارب این طشتی که در مجلس نمایان است چیست
کز شمیمش بوی یار مهربان آید همی
بی قراران تو محتاجان لختی گریه اند
کاندرین طوفان نماید هفت دریاشبنمی

این مطلب توسط محراب عبوسی بررسی شده است.
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)