فراموش کردم
رتبه کلی: 768


درباره من
دنیا ارزش به شکم کوبیدن را نداشت
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
مرا ببخش مادر
کاش بودی (assese )    

یک لحظه سکوت .....

درج شده در تاریخ ۹۳/۱۱/۲۷ ساعت 22:35 بازدید کل: 107 بازدید امروز: 106
 

 

لحظه هایی هستند

که هستیم

چه تنها ، چه در جمع

اما خودمان نیستیم

انگار روحمان می رود

همانجا که می خواهد

بی صدا

بی هیاهو

 

همان لحظه هایی که

راننده ی آژانس میگوید رسیدین

فروشنده می گوید باقی پول را نمی خواهی؟

راننده تاکسی میگوید صدای بوق را نمی شنوی

و مادر صدا میکند حواست کجاست ؟

 

ساعتهایی که

شنیدیم و نفهمیدیم

خواندیم و نفهمیدیم

دیدیم و نفهمیدیم

 

و تلویزیون خودش خاموش شد

آهنگ بار دهم تکرار شد

هوا روشن شد

تاریک شد

 

چایی سرد شد

غذا یخ کرد

در یخچال باز ماند

و در خانه را قفل نکردیم

 

و نفهمیدیم کی رسیدیم خانه

و کی گریه هایمان بند آمد

 

و

 

کی عوض شدیم

کی دیگر نترسیدیم

از ته دل نخندیدیم

و دل نبستیم

 

و چطور یکباره انقدر بزرگ شدیم

و موهای سرمان سفید

و از آرزوهایمان کی گذشتیم

 

 

" یک لحظه سکوت برای لحظه هایی که خودمان نیستیم "

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۳/۱۱/۲۷ - ۲۲:۳۵
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)