نه ازافسانه میترسم ؟؟؟خسته ام از زندگی اما جوانی میکنم ...بغلت گریه ی خاموش چه حالی دارد ...قضاوت میشویی ...کار درستیه ؟؟؟ایا من نازم ؟توهم مانند بارانی ....تا بیایی دل من ...همه دنبال دزد ....اگر همراه من بودی ....دیگه نمیگم گرسنمه ....بگذر بمیرم ...عشق من ...مابه مرغ خیلی مدیونیم !!!میترسم از بعضی ادم ها !آمدی در خواب من ....شهر من اینجا نیست ...از چشم ...شده از ....اگر ...آب جوش ...اینجا زمین است ...آمدم امشبخسته ام اهنگری ...خواهر نازنینم ...بدون شرحنه ثروت ...بزن باران گفتم ....به چه می اندیشی دختـــرکم..اگر همراه من بودی ....زندگی روزی پدری .. ..به چه می اندیشی دختـــرکم.. به فقر و نداری... به عروسک نداشته ات یا لباس نو.. یا آینده مبهمت؟؟ یا بهباز باران ، بی ترانه... 60برهنه می آییم... این فقط با خودم درد دل بود. دوستانم نظر ندید... 59 لایق تو کسی نیست... 58کاش می شد بعضی ها کمی انسان بودند... 61حضرت ادم وقتی داشت...58این بزرگترین نشانه ی مرد بودن است... 57حکایت ما آدم ها... 54چه دشوار است... 55به خاطر بسپاریم اشتباه کردن ، اشتباه نیست...53قهر نکن با من التماس میکنم... 56هرزگی همیشه از همبستر شدن نیست!!!... 52فکر نکنم باشه نظر شما چیست؟... 51اسمش شد مـــــــــــد!!! ... 50در ایران پدرها و مادرها مقابل... 49