سلام دوستان عزیزم
دو هفته پیش که با قطار داشتم میومدم مشهد،توی کوپه ما یه پسر دانشجویی به اسم آرش بود که از همون اول سفر من بیقراری ایشون رو می دیدم و برام جای سوال بود که چرا اینقدر آشفته هست!؟کمی که گذشت من بهش میوه تعارف کردم و این باعث آشنایی ما با همدیگه شد یه کم...
فرزین اسمعیلی
تاریخ درج:
۹۴/۰۱/۰۷ - ۲۲:۳۲ 360 نظر , 323
بازدید
حیفه اینا نیست آلودشون کنیم
___________
کوفت
............ن
گاهی بهترین جای دنیا میشود آخرین صندلی یک اتوبوس ...
سفر به اقلیم هفتم از شهر جنون به روایت خورشید
خبر آمد خبری در راه است .....
خبر آمد از عشقم که کوله بار سفر ببندم و پا به پای او به سرزمینش سفر کنم. پاهایم از کار افتاده بودند و با قلبم، روحم، جانم همراه عشقم راهی سفر شدم. در طول راه نفس هایم مطابق با نفس های او، تپش قلبم با تپش های...
نیما مانی
تاریخ درج:
۹۳/۱۲/۲۶ - ۱۹:۴۷ 1 نظر , 146
بازدید